حیات طیبه

مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ «نحل 47»

حیات طیبه

مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ «نحل 47»

حیات طیبه
آخرین نظرات

مناجات ائمه (ع) در ماه شعبان (مناجات شعبانیه)

دوشنبه, ۱۱ فروردين ۱۳۹۹، ۱۲:۰۵ ق.ظ

این مناجات را که از ابن خالویه روایت شده بخواند؛ به گفته او این مناجات حضرت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) و امامان پس از اوست که در ماه شعبان می‌خواندند:

اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاسْمَعْ دُعائِى إِذا دَعَوْتُکَ ، وَاسْمَعْ نِدائِى إِذا نادَیْتُکَ، وَأَقْبِلْ عَلَىَّ إِذا ناجَیْتُکَ ، فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ ، وَوَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُسْتَکِیناً لَکَ ، مُتَضَرِّعاً إِلَیْکَ ، راجِیاً لِما لَدَیْکَ ثَوابِى ، وَتَعْلَمُ مَا فِى نَفْسِى ، وَتَخْبُرُ حاجَتِى ، وَتَعْرِفُ ضَمِیرِى ، وَلَا یَخْفىٰ عَلَیْکَ أَمْرُ مُنْقَلَبِى وَمَثْواىَ ، وَما أُرِیدُ أَنْ أُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِى ، وَأَتَفَوَّهُ بِهِ مِنْ طَلِبَتِى ، وَأَرْجُوهُ لِعاقِبَتِى ، وَقَدْ جَرَتْ مَقادِیرُکَ عَلَىَّ یَا سَیِّدِى فِیما یَکُونُ مِنِّى إِلىٰ آخِرِ عُمْرِى مِنْ سَرِیرَتِى وَعَلانِیَتِى وَبِیَدِکَ لَابِیَدِ غَیْرِکَ زِیادَتِى وَنَقْصِى وَنَفْعِى وَضَرِّى .

خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و شنوای دعایم باش آنگاه که می‌خوانمت و صدایم را بشنو گاهی که صدایت می‌کنم و به من توجّه کن هنگامی‌که با تو مناجات می‌نمایم، همانا به‌سوی تو گریختم و در حال درماندگی و زاری در برابرت ایستادم، پاداشی را که نزد توست امیدوارم، آنچه را که در درون دارم می‌دانی، بر حاجتم خبر داری، نهانم را می‌شناسی، کار بازگشت به آخرت و خانه ابدی‌ام بر تو پوشیده نیست و آنچه می‌خواهم به زبان آرم و خواهش خویش را بازگو کنم و هم آنچه را که برای عاقبتم امید دارم، بر تو پنهان نیست، همانا آنچه تقدیر نموده‌ای بر من ای آقای من، در آنچه تا پایان عمر بر من فرود می‌آید از نهان و آشکارم جاری شده است و تنها به دست توست نه به دست غیر تو، فزونی و کاستی‌ام و سود و زیانم،

إِلٰهِى إِنْ حَرَمْتَنِى فَمَنْ ذَا الَّذِى یَرْزُقُنِى ؟ وَ إِنْ خَذَلْتَنِى فَمَنْ ذَا الَّذِى یَنْصُرُنِى؛ إِلٰهِى أَعُوذُ بِکَ مِنْ غَضَبِکَ وَحُلُولِ سَخَطِکَ . إِلٰهِى إِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَأْهِلٍ لِرَحْمَتِکَ فَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَجُودَ عَلَىَّ بِفَضْلِ سَعَتِکَ . إِلٰهِى کَأَنِّى بِنَفْسِى واقِفَةٌ بَیْنَ یَدَیْکَ وَقَدْ أَظَلَّها حُسْنُ تَوَکُّلِى عَلَیْکَ فَقُلْتَ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَتَغَمَّدْتَنِى بِعَفْوِکَ .

خدایا! اگر محرومم کنی پس کیست آن‌که به من روزی دهد؟ و اگر خوارم‌سازی پس کیست آن‌که به من یاری رساند؛ خدایا! به تو پناه می‌آورم از خشمت و از فرود آمدن غضبت. خدایا! اگر شایسته رحمتت نیستم، تو سزاواری که بر من با فراوانی فضلت بخشش نمایی، خدایا! گویی من با همه هستی‌ام در برابرت ایستاده‌ام، درحالی‌که حسن اعتمادم بر تو، بر وجودم سایه افکنده است و آنچه را تو شایسته آنی بر من جاری کرده‌ای و مرا با عفوت پوشانده‌ای،
إِلٰهِى إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلىٰ مِنْکَ بِذٰلِکَ ؟ وَ إِنْ کانَ قَدْ دَنا أَجَلِى وَلَمْ یُدْنِنِى مِنْکَ عَمَلِى فَقَدْ جَعَلْتُ الْإِقْرارَ بِالذَّنْبِ إِلَیْکَ وَسِیلَتِى . إِلٰهِى قَدْ جُرْتُ عَلىٰ نَفْسِى فِى النَّظَرِ لَها فَلَهَا الْوَیْلُ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَها . إِلٰهِى لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَىَّ أَیَّامَ حَیاتِى فَلا تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنِّى فِى مَماتِى .

خدایا! اگر گذشت کنی، چه کسی از تو سزاوارتر به آن است؟ و اگر مرگم نزدیک شده باشد و عملم مرا به تو نزدیک نکرده، اعترافم را به گناه، وسیله خویش به بارگاهت قرار دادم. خدایا بر نفسم در فرمان‌بری از آن گناه بار کردم، پس وای بر او اگر او را نیامرزی، خدایا نیکی‌ات بر من در روزهای زندگی‌ام پیوسته بود، پس نیکی خویش را در هنگام مرگم از من قطع مکن.
إِلٰهِى کَیفَ آیَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِکَ لِى بَعْدَ مَماتِى وَأَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِى إِلّا الْجَمِیلَ فِى حَیَاتِى؛ إِلٰهِى تَوَلَّ مِنْ أَمْرِى مَا أَنْتَ أَهْلُهُ ، وَعُدْ عَلَىَّ بِفَضْلِکَ عَلىٰ مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ . إِلٰهِى قَدْ سَتَرْتَ عَلَىَّ ذُنُوباً فِى الدُّنْیا وَأَنَا أَحْوَجُ إِلىٰ سَتْرِها عَلَىَّ مِنْکَ فِى الْأُخْرىٰ .

خدایا چگونه از حسن توجهت پس از مرگم ناامید شوم؟ درحالی‌که در طول زندگی‌ام مرا جز به نیکی سرپرستی نکردی؛ خدایا کارم را چنان‌که سزاوار آنی بر عهده گیر، خدایا به‌سوی من با فضلت بازگرد، به‌سوی گناهکاری که جهلش سراپایش را پوشانده، خدایا گناهانی را در دنیا بر من پوشاندی که بر پوشاندن آن‌ها در آخرت محتاج‌ترم،
إِلٰهِى قَدْ أَحْسَنْتَ إِلَىَّ إِذْ لَمْ تُظْهِرْها لِأَحَدٍ مِنْ عِبادِکَ الصَّالِحِینَ فَلا تَفْضَحْنِى یَوْمَ الْقِیامَةِ عَلىٰ رُؤُوسِ الْأَشْهادِ . إِلٰهِى جُودُکَ بَسَطَ أَمَلِى ، وَعَفْوُکَ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِى . إِلٰهِى فَسُرَّنِى بِلِقائِکَ یَوْمَ تَقْضِى فِیهِ بَیْنَ عِبادِکَ . إِلٰهِى اعْتِذارِى إِلَیْکَ اعْتِذارُ مَنْ لَمْ یَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ فَاقْبَلْ عُذْرِى یَا أَکْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَیْهِ الْمُسِیئُونَ؛

خدایا به من نیکی کردی چرا که گناهم را در دنیا برای هیچ‌یک از بندگان شایسته‌ات آشکار نکردی، پس مرا در قیامت در برابر دیدگان مردم رسوا مکن، خدایا جود تو آرزویم را گسترده ساخت و عفو تو از عمل من برتری گرفت. بار خدایا، روزی که در آن میان بندگانت حکم می‌کنی، مرا به دیدارت خوشحال کن. خدایا عذرخواهی من از پیشگاهت عذرخواهی کسی است که از پذیرفتن عذرش بی‌نیاز نگشته، پس عذرم را بپذیر ای کریم‌ترین کسی که بدکاران از او پوزش خواستند.
إِلٰهِى لَاتَرُدَّ حاجَتِى ، وَلَا تُخَیِّبْ طَمَعِى ، وَلَا تَقْطَعْ مِنْکَ رَجائِى وَأَمَلِى . إِلٰهِى لَوْ أَرَدْتَ هَوانِى لَمْ تَهْدِنِى ، وَلَوْ أَرَدْتَ فَضِیحَتِى لَمْ تُعافِنِى . إِلٰهِى مَا أَظُنُّکَ تَرُدُّنِى فِى حاجَةٍ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمْرِى فِى طَلَبِها مِنْکَ . إِلٰهِى فَلَکَ الْحَمْدُ أَبَداً أَبَداً دائِماً سَرْمَداً یَزِیدُ وَلَا یَبِیدُ کَما تُحِبُّ وَتَرْضىٰ .

خدایا، حاجتم را برمگردان و طمعم را قرین نومیدی مساز و امید و آرزویم را از خود مَبُر. خدایا، اگر خواری‌ام را می‌خواستی، هدایتم نمی‌نمودی و اگر رسوایی‌ام را خواسته بودی عافیتم نمی‌بخشیدی، خدایا، این گمان را به تو ندارم که مرا در حاجتی که عمرم را در طلبش سپری کرده‌ام، از درگاهت بازگردانی. خدایا تو را سپاس، سپاسی ابدی و جاودانه، همیشگی و بی‌پایان، سپاسی که افزون شود و نابود نگردد، آن‌گونه که پسندی و خشنود گردی،
إِلٰهِى إِنْ أَخَذْتَنِى بِجُرْمِى أَخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ ، وَ إِنْ أَخَذْتَنِى بِذُنُوبِى أَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ ، وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِى النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَها أَنِّى أُحِبُّکَ . إِلٰهِى إِنْ کانَ صَغُرَ فِى جَنْبِ طاعَتِکَ عَمَلِى فَقَدْ کَبُرَ فِى جَنْبِ رَجائِکَ أَمَلِى .

خدایا، اگر مرا بر جرمم بگیری، من نیز تو را به عفوت بگیرم و اگر به گناهانم بنگری، جز به آمرزشت ننگرم و اگر مرا وارد دوزخ کنی، به اهل آن آگاهی دهم که تو را دوست دارم. خدایا، اگر عملم در برابر طاعتت کوچک بوده، همانا از سر امید به تو آرزویم بزرگ است.
إِلٰهِى کَیْفَ أَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِکَ بِالْخَیْبَةِ مَحْرُوماً وَقَدْ کانَ حُسْنُ ظَنِّى بِجُودِکَ أَنْ تَقْلِبَنِى بِالنَّجاةِ مَرْحُوماً ؟! إِلٰهِى وَقَدْ أَفْنَیْتُ عُمْرِى فِى شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْکَ ، وَأَبْلَیْتُ شَبابِى فِى سَکْرَةِ التَّباعُدِ مِنْکَ . إِلٰهِى فَلَمْ أَسْتَیْقِظْ أَیَّامَ اغْتِرارِى بِکَ ، وَرُکُونِى إِلىٰ سَبِیلِ سَخَطِکَ؛

خدایا، چگونه از بارگاهت با نومیدی و محرومیت بازگردم، درحالی‌که خوش‌گمانی‌ام به بخشش و وجودت این بوده که مرا نجات‌یافته و بخشیده باز می‌گردانی، خدایا عمرم را در آزمندی غفلت از تو نابود ساختم و جوانی‌ام را در مستی دوری از تو پیر نمودم. خدایا در روزگار غرور نسبت به تو، بیدار نشدم و گاه تمایلم به‌سوی خشم تو آگاه نگشتم؛
إِلٰهِى وَأَنَا عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ قائِمٌ بَیْنَ یَدَیْکَ ، مُتَوَسِّلٌ بِکَرَمِکَ إِلَیْکَ . إِلٰهِى أَنَا عَبْدٌ أَتَنَصَّلُ إِلَیْکَ مِمَّا کُنْتُ أُواجِهُکَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْیائِى مِنْ نَظَرِکَ ، وَأَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْکَ إِذِ الْعَفْوُ نَعْتٌ لِکَرَمِکَ . إِلٰهِى لَمْ یَکُنْ لِى حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِکَ إِلّا فِى وَقْتٍ أَیْقَظْتَنِى لَِمحَبَّتِکَ ، وَکَما أَرَدْتَ أَنْ أَکُونَ کُنْتُ فَشَکَرْتُکَ بِإِدْخالِى فِى کَرَمِکَ ، وَ لِتَطْهِیرِ قَلْبِى مِنْ أَوْساخِ الْغَفْلَةِ عَنْکَ .

خدایا، و من بنده تو و فرزند بنده توأم، در برابرت ایستاده‌ام، به کرمت به حضرت تو متوسّلم. خدایا، بنده‌ای هستم که به درگاهت از آنچه با آن با تو روبرو بوده‌ام از کمی حیایم از مراقبتت نسبت به من بیزاری می‌جویم و از تو درخواست گذشت می‌کنم، زیرا گذشت صفتی درخور کرم توست. خدایا برایم نیرویی نیست که خود را به‌وسیله آن از عرصه نافرمانی‌ات بیرون برم، مگر آنگاه که به محبّتت بیدارم سازی و آن‌چنان‌که خواستی باشم، پس تو را شکر گذارم، برای اینکه در آستان کرمت واردم کردی و هم اینکه دلم را از آلایه‌های غفلت از حضرتت پاک نمودی.
إِلٰهِى انْظُرْ إِلَىَّ نَظَرَ مَنْ نادَیْتَهُ فَأَجابَکَ ، وَاسْتَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِکَ فَأَطاعَکَ ، یَا قَرِیباً لَایَبْعُدُ عَنِ الْمُغْتَرِّ بِهِ ، وَیا جَواداً لَایَبْخَلُ عَمَّنْ رَجا ثَوابَهُ . إِلٰهِى هَبْ لِى قَلْباً یُدْنِیهِ مِنْکَ شَوْقُهُ ، وَ لِساناً یُرْفَعُ إِلَیْکَ صِدْقُهُ ، وَنَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنْکَ حَقُّهُ . إِلٰهِى إِنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِکَ غَیْرُ مَجْهُولٍ ، وَمَنْ لاذَبِکَ غَیْرُ مَخْذُولٍ ، وَمَنْ أَقْبَلْتَ عَلَیْهِ غَیْرُ مَمْلُوکٍ؛

خدایا، بر من نظر کن، نظر به کسی که صدایش کردی و تو را اجابت کرد و به یاری‌ات به کارش گماشتی و او از تو اطاعت کرد، ای نزدیکی که از فریفتگان دور نمی‌شود و ای سخاوتمندی که از امید بستگان به پاداشش دریغ نمی‌ورزد. خدایا، قلبی به من عنایت کن که اشتیاقش او را به تو نزدیک کند و زبانی که صدقش به‌جانب تو بالا برده شود و نگاهی که حق بودنش او را به تو نزدیک نماید، خدایا، کسی که به تو شناخته شد، ناشناخته نیست و آن‌که به تو پناهنده شد خوار نیست و هرکه را تو به او روی آوری برده نیست؛
إِلٰهِى إِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِکَ لَمُسْتَنِیرٌ ، وَ إِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِکَ لَمُسْتَجِیرٌ ، وَقَدْ لُذْتُ بِکَ یَا إِلٰهِى فَلا تُخَیِّبْ ظَنِّى مِنْ رَحْمَتِکَ ، وَلَا تَحْجُبْنِى عَنْ رَأْفَتِکَ . إِلٰهِى أَقِمْنِى فِى أَهْلِ وِلایَتِکَ مُقامَ مَنْ رَجَا الزِّیادَةَ مِنْ مَحَبَّتِکَ . إِلٰهِى وَأَلْهِمْنِى وَلَهاً بِذِکْرِکَ إِلىٰ ذِکْرِکَ ، وَهِمَّتِى فِى رَوْحِ نَجاحِ أَسْمائِکَ وَمَحَلِّ قُدْسِکَ . إِلٰهِى بِکَ عَلَیْکَ إِلّا أَلْحَقْتَنِى بِمَحَلِّ أَهْلِ طاعَتِکَ ، وَالْمَثْوَى الصَّالِحِ مِنْ مَرْضاتِکَ ، فَإِنِّى لَاأَقْدِرُ لِنَفْسِى دَفْعاً ، وَلا أَمْلِکُ لَها نَفْعاً .

خدایا، آن‌که به تو راه جوید راهش روشن است و آن‌که به تو پناه جوید در پناه توست و من به تو پناه آوردم ای خدای من، پس گمانم را از رحمتت ناامید مساز و از مهربانی‌ات محرومم مکن، خدایا، در میان اهل ولایتت برنشانم، نشاندن آن‌که به افزون شدن محبّتت امید بسته، خدایا، شیفتگی به ذکرت را پیوسته به من الهام فرما و همّتم را در نسیم کامیابی نام‌هایت و جایگاه قدست قرار ده. خدایا به‌حق خودت بر خودت، مرا به جایگاه اهل طاعتت و جایگاه شایسته بر ساخته از خشنودی‌ات برسان، زیرا که من نه بر دفعی از خود قدرت دارم و نه بر نفع خویش مالک هستم.
إِلٰهِى أَنَا عَبْدُکَ الضَّعِیفُ الْمُذْنِبُ ، وَمَمْلُوکُکَ الْمُنِیبُ فَلاٰ تَجْعَلْنِى مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَکَ ، وَحَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِکَ . إِلٰهِى هَبْ لى کَمالَ الانْقِطاعِ إِلَیْکَ ، وَأَنِرْ أَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِیاءِ نَظَرِها إِلَیْکَ ، حَتَّىٰ تَخْرِقَ أَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلىٰ مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ ، وَتَصِیرَ أَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ. إِلٰهِى وَاجْعَلْنِى مِمَّنْ نادَیْتَهُ فَأَجابَکَ ، وَلاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِکَ ، فَناجَیْتَهُ سِرّاً وَعَمِلَ لَکَ جَهْراً؛

خدایا، من بنده ناتوان گنه‌کار توأم و مملوک توبه‌کننده به پیشگاهت، مرا از کسانی که رویت را از آنان برگرداندی قرار مده و نه از کسانی که غفلتشان از بخششت محرومشان نموده. خدایا کمال جدایی از مخلوقات را، برای رسیدن کامل به خودت به من ارزانی کن و دیدگان دل‌هایمان را به پرتو نگاه به‌سوی خویش روشن کن تا دیدگان دل، پرده‌های نور را دریده و به سرچشمه عظمت دست یابد و جان‌هایمان آویخته به شکوه قدست گردد، خدایا مرا از کسانی قرار ده که آوازشان دادی، پس پاسخت دادند، به آن‌ها توجه فرمودی، پس در برابر بزرگی‌ات مدهوش شدند و با آنان راز پنهان گفتی و آنان آشکارا برای تو کار کردند؛
إِلٰهِى لَمْ أُسَلِّطْ عَلىٰ حُسْنِ ظَنِّى قُنُوطَ الْأَیاسِ ، وَلَا انْقَطَعَ رَجائِى مِنْ جَمِیلِ کَرَمِکَ . إِلٰهِى إِنْ کانَتِ الْخَطایَا قَدْ أَسْقَطَتْنِى لَدَیْکَ فَاصْفَحْ عَنِّى بِحُسْنِ تَوَکُّلِى عَلَیْکَ . إِلٰهِى إِنْ حَطَّتْنِى الذُّنُوبُ مِنْ مَکارِمِ لُطْفِکَ فَقَدْ نَبَّهَنِى الْیَقِینُ إِلىٰ کَرَمِ عَطْفِکَ . إِلٰهِى إِنْ أَنامَتْنِى الْغَفْلَةُ عَنِ الاسْتِعْدادِ لِلِقائِکَ فَقَدْ نَبَّهَتْنِى الْمَعْرِفَةُ بِکَرَمِ آلائِکَ .

خدایا، بر خوش‌بینی‌ام ناامیدی و یأس را چیره نسازم و امیدم از زیبایی کرمت نبُرد. خدایا، اگر خطاهایم مرا از نظرت انداخته، به خاطر حسن اعتمادم بر تو از من چشم‌پوشی کن. خدایا، اگر گناهان از جایگاه مکارم لطفت مرا پائین آورده، اما یقین به کرم عنایتت هشیارم نموده. خدایا، اگر غفلت از آماده شدن برای دیدارت به خوابم فرو برده، ولی معرفت به نعمت‌های کریمانه‌ات مرا بیدار ساخته است.
إِلٰهِى إِنْ دَعانِى إِلَى النَّارِ عَظِیمُ عِقابِکَ فَقَدْ دَعانِى إِلَى الْجَنَّةِ جَزِیلُ ثَوابِکَ . إِلٰهِى فَلَکَ أَسْأَلُ وَ إِلَیْکَ أَبْتَهِلُ وَأَرْغَبُ ، وَأَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّىَ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَجْعَلَنِى مِمَّنْ یُدِیمُ ذِکْرَکَ ، وَلَا یَنْقُضُ عَهْدَکَ ، وَلَا یَغْفُلُ عَنْ شُکْرِکَ ، وَلَا یَسْتَخِفُّ بِأَمْرِکَ .

خدایا، اگر بزرگی مجازاتت مرا به‌سوی آتش فرا خوانده، هرآینه ثواب برجسته‌ات مرا به‌سوی بهشت خوانده است، خدایا، از تو درخواست می‌کنم و به پیشگاهت زاری نموده و رغبت می‌ورزم و از تو می‌خواهم که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و مرا از کسانی قرار دهی که ذکرت را همواره بر زبان دارند و پیمانت را نمی‌شکنند و از سپاست غافل نمی‌شوند و فرمانت را سبک نمی‌شمارند،
إِلٰهِى وَأَلْحِقْنِى بِنُورِ عِزِّکَ الْأَبْهَجِ فَأَکُونَ لَکَ عارِفاً ، وَعَنْ سِواکَ مُنْحَرِفاً ، وَمِنْکَ خائِفاً مُراقِباً ، یَا ذَا الْجَلالِ وَالْإِکْرامِ ، وَصَلَّى اللّٰهُ عَلىٰ مُحَمَّدٍ رَسُو لِهِ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ وَسَلَّمَ تَسْلِیماً کَثِیراً.

خدایا، مرا به نور عزّت بسیار زیبایت برسان تا عارف به وجودت گردم و از غیر تو روی‌گردان شوم و از تو هراسان و برحذر باشم، ای دارای بزرگی و بزرگواری و درود خدا و سلام بسیار او بر محمّد فرستاده‌اش و برخاندان پاکش باد.
این رازونیاز از مناجات‌های جلیل‌القدر ائمه(علیهم‌السلام) بوده و مشتمل بر مضامین بسیار بلندی است و هرگاه که حضور قلبی باشد، خواندن آن مناسب است.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۱/۱۱
* فرزندان عاشورا * Sons Of Ashura *

ادعیه

شعبانیه

مناجات

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی