وقتی احمد در مرحله سوم عملیات الیبیتالمقدس، آخرین تانک دشمن را با دستی گچ گرفته به آتش کشید و از بدنش خون جاری شد، رو به آسمان کرد و گفت: خدایا پاکم کن! خدایا راحتم کن! لحظاتی پس از این مناجات کوتاه، جسدش را با عجله از میدان خارج کردیم تا سبب تضعیف روحیه نیروهایش نشود.
خبرگزاری پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس، روزگاری نه چندان دور، خورشید معرفت از پس نگاه حماسهسازانی میدمید که در سلک «رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه» بودند و یا در قافله «و منهم من ینتظر». از رگهای آن مریدان ولایتمدار، فریاد «ربناالله» میتراوید و در صفی «کانهم بنیان مرصوص» استقامت ورزیدند تا شایسته «تنزل علیهم الملائکه» باشند.
آن سالکان بیادعا، رزم را تازیانه لطف قهر نمای حضرت دوست، در طریق سلوک و قرب الیالله میدانستند، جنگ و دفاع بهانهای بود برای تعبد و بندگی. لاجرم چفیههایشان بوی تهجد میداد. در کوله پشتی رزمشان، سرمایهای جز «سادگی» نبود. پیشانی بند «اخلاص» میبستند و وقتی که به اروند مینگریستند، نگاهشان تا «علقمه» امتداد مییافت. عباس (ع) را میدیدند و تشنگی تمام وجودشان «یا لیتنا کنا معک» میشد.
قمقمههایشان سهمی از مشک وفا بود و سفرههاشان جز به سادگی «صفا» نمییافت. «سعی»شان شناسایی راز گل سرخ بود و سرفههایشان، بوی خدا میداد، عطر «ارجعی» بوی «عند ملیک مقتدر».
خاطره ای از شهدا ...
برادر شهید همت: شهید همت با دیدن تصویر امام(ره) اشک میریخت
برادر شهید همت گفت: شهید همت همیشه میگفت: «حاضرم بهخاطر یک پیام امام جان دهم» و زمانی که تصویر امام خمینی(ره) را در تلویزیون میدید، محو تماشای ایشان میشد؛ بارها شاهد بودم که در آن لحظات از چشمانش اشک میریخت.
برادر شهید همت گفت: شهید همت همیشه میگفت: «حاضرم بهخاطر یک پیام امام جان دهم» و زمانی که تصویر امام خمینی(ره) را در تلویزیون میدید، محو تماشای ایشان میشد؛ بارها شاهد بودم که در آن لحظات از چشمانش اشک میریخت.
ولیالله همت در مورد سجایای اخلاقی شهید «محمدابراهیم همت»، اظهار داشت: شهید همت حدود 2 سال از بنده بزرگتر و الگویی برایم بود و ما تمام کارهایمان را حتی در جبهه باهم پیش میبردیم.
زندگی نامه
به روز 12 فروردین 1334 ه.ش در شهرضا در خانواده ای مستضعف و متدین بدنیا آمد. او در رحم مادر بود که پدر و مادرش عازم کربلای معلّی و زیارت قبرسالارشهیدان و دیگر شهدای آن دیار شدند و مادر با تنفس شمیم روحبخش کربلا، عطر عاشورایی را به این امانت الهی دمید. محمد ابراهیم درسایه محبّت های پدر ومادر پاکدامن، وارسته و مهربانش دوران کودکی را پشتسر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد. در دوران تحصیلش از هوش واستعداد فوقالعادهای برخوردار بود و با موفقیت تمام دوران دبستان و دبیرستان را پشت سر گذاشت. هنگام فراغت از تحصیل بویژه در تعطیلات تابستانی با کار وتلاش فراوان مخارج شخصی خود را برای تحصیل بدست میآورد و از این راه به خانواده زحمتکش خود کمک قابل توجه ای میکرد. او با شور ونشاط و مهر و محبت و صمیمیتی که داشت به محیط گرم خانواده صفا و صمیمیت دیگری میبخشید. پدرش از دوران کودکی او چنین میگوید: « هنگامی که خسته از کار روزانه به خانه برمیگشتم، دیدن فرزندم تمامی خستگیها و مرارتها را از وجودم پاک میکرد و اگر شبی او را نمیدیدم برایم بسیار تلخ و ناگوار بود. » اشتیاق محمد ابراهیم به قرآن و فراگیری آن باعث میشد که از مادرش با اصرار بخواهد که به او قرآن یاد بدهد و او را در حفظ سوره ها کمک کند. این علاقه تا حدی بود که از آغاز رفتن به دبیرستان توانست قرائت کتاب آسمانی قرآن را کاملاً فرا گیرد و برخی از سورهه ای کوچک را نیز حفظ کند.
حجت الاسلام و المسلمین پناهیان، در چهارمین تجمع مدافعان حرم در سالروز شهادت مولای متقیان، و در جمع هزاران عزادار امیرالمؤمنین(ع) و خشمگین از اهانت به حرم حضرت زینب(س) که در میدان امام حسین(ع) برای اعلام آمادگی جهت دفاع از حرم حضرت زینب(س) گرد هم آمده بودند، به تحلیل وضعیت منطقه و علت حمله به حرم اهلبیت(ع) پرداخت. گزیدههایی از این سخنرانی را در ادامه میخوانید:
درک مفهوم «ثبات اجتماعی» و میزان اهمیت آن، در فهم بخشهای مهمی از سیرۀ ائمۀهدی(ع) بسیار تعیینکننده است. ثبات اجتماعی یعنی حفظ آرامش جامعه و اولویت دادن به آن نسبت به بسیاری از امور ارزشمند دیگر و حتی ترجیح آن بر اجرای برخی از فرامین الهی. رعایت ثبات اجتماعی یعنی احقاق حق نمودن از طریق مرور زمان و آشکار شدن حقائق به صورت بطیء اما مطمئن و با ثبات. مفهوم ثبات اجتماعی که مفهومی گرانسنگ در یک جامعۀ دینی است، را باید یکی از لوازم اصلی رشد و بالندگی جامعۀ دینی به حساب آورد. رعایت ثبات اجتماعی اگرچه برای جبهۀ حق موجب مظلومیتها و محرومیتهای فراوان میشود اما فرصت رشد و اتمام حجت برای اکثریت جامعه را فراهم میآورد، و غرض اصلی خلقت بشر یعنی امتحان را محقق میسازد.
امامان معصوم و مظلوم ما به شیوههای مختلف سعی میکردند ثبات اجتماعی را حفظ کنند. نه به این دلیل که عافیتطلب بودند و یا بخواهند منفعتی ببرند، و نه برای اینکه میخواستند صلحجویی خارج از منطق جهاد و شهادت داشته باشند و خودشان را به دردسر نیاندازند، بلکه اینها صرفاً اتهامات ناروایی بود که به امامان معصوم ع ما میزدند. از جمله، خوراج در جریان حکمیت به امیرالمؤمنین(ع) میگفتند: تو پیر شدهای و از جان خودت میترسی. آن وقت حضرت به اینها فرمود: «چطور من از جانم بترسم؟ وقتی جوان بودم نمیترسیدم، حالا که پیر شده و به مرگ نزدیکتر شدهام از مرگ بترسم؟» تلاش اولیاء خدا برای حفظ ثبات اجتماعی به دلیل فواید مهمی است که برای هر جامعۀ دینی دارد.
روزِ وصلِ دوستداران یاد باد | یاد باد! آن روزگاران یاد باد! | |
کامم از تلخیِ غم چون زَهر گشت | بانگ نوش باده خواران یاد باد | |
گرچه یاران فارغند از یاد من | از من ایشان را هزاران یاد باد | |
این زمان در کس وفاداری نماند | زان وفاداران و یاران یاد باد | |
مبتلا گشتم در این بند و بلا | کوشش آن حقگزاران یاد باد | |
گر چه صد رود است از چشمم روان | زنده رود باغِ کاران یاد باد | |
راز حافظ بعد از این ناگفته ماند | ای دریغا! رازداران یاد باد! |
طرح صلح «دمیستورا» در آغاز راه با «بحران» مواجه شده و به نظر نمیآید بتواند گرهی از بحران سوریه را باز کند و شکست در ماموریت وی به عنوان نماینده دبیر کل سازمان ملل، نشان میدهد که سازمان ملل 4 سال پس از آغاز بحران گام موثری در کاهش بحران امنیتی یک عضو خود برنداشته است. از این منظر بحران سوریه معیار روشنی است بر میزان توانایی و کارایی شورای امنیت سازمان ملل. اما در مورد اینکه ماموریت دمیستورا چیست و به کجا خواهد انجامید نکاتی وجود دارد:
1- ماموریت دمیستورا پیدا کردن راه حل سیاسی برای بحران سوریه است. طرحی که او برای تحقق آن تلاش میکند شامل دو بخش اصلی میشود؛ آتشبس میان ارتش و معارضان مسلح و تشکیل دولت ملی ائتلافی و در واقع دولتی که مخالفان آن را قبول داشته باشند. آتشبس مورد نظر نماینده بان کی مون عمدتا ناظر به اجرای آتشبس در حلب است و دولت ائتلافی در واقع دولت مخالفان است. بر اساس طرح دمیستورا بجز ارتش و وزارتخانههای امنیتی، بقیه وزارتخانهها و سازمانهای سوریه باید به مخالفان سپرده شود! منظور دمیستورا از مخالفان هم تنها گروهی از مخالفان نظام بشار اسد است. اینها همان مخالفانی هستند که مورد حمایت رسمی و جدی غرب میباشند. همانها که در بخش نظامی با عنوان «ارتش آزاد»- جیشالحر- شناخته میشوند.
مهدی محمدی، خبرگزاری تسنیم- یکم- اکنون تردید کمی در این باره وجود دارد که کاهش شدید قیمت نفت در چند هفته گذشته یک توطئه برنامه ریزی شده از سوی سعودی بوده است. تحلیلگرانی که موضوع را تعقیب کرده اند می گویند عربستان از این اقدام 3 هدف عمده دارد:
1- کاهش شدید درآمدهای نفتی ایران و مجبور کردن ایران به پذیرش یک معامله بد در مذاکرات هسته ای
2- فشار به روسیه و ایران برای تعدیل موضعشان در موضوع سوریه
3- حفظ بازار نفت و جلوگیری از فعالیت رقبایی که تولید نفت به قیمت زیر 60 دلار برای آنها صرفه اقتصادی ندارد.
معنای راهبردی این اهداف این است که سعودی شروع به استفاده از نفت به عنوان یک ابزار سیاسی و تهاجمی علیه رقبایش کرده و بنابراین به طور طبیعی باید آمده پرداخت هزینه های چنین تصمیمی هم باشد.
دوم- به دلایلی مهم، عربستان سعودی در موقعیتی نخواهد بود که بتواند این بازی را در بلند مدت ادامه بدهد. بازی سیاسی با قیمت نفت، یک مانور تاکتیکی کوتاه مدت است که نقاط ضعف آن به سرعت اشکار خواهد شد. این چیزی نیست که سعودی خود به آن واقف نباشد. در حالی که عربستان می داند به زودی مجبور خواهد بود این بازی را خاتمه بدهد، اصرار به تداوم آن، نشان دهنده تنگنای بی سابقه راهبردی و ژئوپلتیکی است که عربستان در آن گرفتار شده است. رشد فزاینده قدرت منطقه ای ایران و از دست رفتن پی در پی مناطقی که سعودی آنها را حیات خلوت خود می پنداشت، عقلانیت راهبردی این کشور را دچار آسیب جدی کرده است. در واقع، تلاش برای تبدیل قیمت نفت به ابزار انتقام جویی را می توان نوعی اعتراف عربستان به شکست در بازی راهبردی در منطقه و به هم زدن قاعده بازی دانست.
به دلایل زیر، این تصمیم عمر طولانی نخواهد داشت:
1-قیمت فعلی نفت با فرمول های عرضه و تقاضا در بازار منطبق نیست و بسیاری از تحلیلگران حدس می زنند که در ماه های آینده بازار خود قیمت را در حد 70-80 دلار تعدیل خواهد کرد.
2- قیمت فعلی، تولید نفت با استفاده از فناوری شل گس را برای امریکا غیر اقتصادی می کند. بنابراین قیمت فعلی نفت برای امریکا هم به صرفه نیست.
3- این قیمت درآمد نفتی سعودی را به شدت کاهش خواهد داد. در حالی که عربستان به ولخرجی های هنگفت عادت کرده نمی تواند برای مدت زمان طولانی به ذخیره ارزی 750 میلیارد دلاری خود اتکا کرده و نفت ارزان را تحمل کند.
سوم- از جنبه راهبردی، مهم ترین مسئله ای که سعودی باید به آن توجه کند این است که حربه نفت آخرین حربه آن است و پس از آن دیگر کارتی برای گذاشتن روی میز نخواهد داشت. نظام تصمیم سازی راهبردی ایران –همانطور که سال های گذشته کاملا روشن شده- به گونه ای طراحی شده است که از فشارهای اقتصادی تاثیر زیادی نمی پذیرد. بنابراین نه درباره ایران و نه درباره روسیه، نمی توان انتظار داشت که فشار بودجه ای ناشی از کاهش قیمت نفت آنها را به تجدید نظر در تصمیمات راهبردی شان مثلا در قضایای هسته ای و سوریه وادار کند. بنابراین سعودی از همین حالا باید مطمئن باشد که توان حل مشکلات ژئوپلتیکی اش در منطقه را از طریق بازی با قیمت نفت نخواهد داشت. کاهش قیمت نفت می تواند ایران و روسیه را دچار مشکل کند ولی مسائل عربستان را که عمدتا ناشی از افت شدید قدرت ملی این کشور است حل نخواهد کرد. در میان مدت، نتیجه این سناریو این است که سعودی جایگاه خود در بازار به عنوان یک بازیگر منطقی را از دست خواهد داد بی آنکه مسائل ژئوپلتیکی اش حتی اندکی تعدیل شده باشد.
4- واضح است که این اقدام عربستان نباید بی پاسخ بماند. بهترین پاسخ از سوی ایران این است که موضع خود را در مذاکرات هسته ای سرسختانه تر کرده و برنامه منطقه ای اش را با سرعت و شتاب بیشتری پیگیری کند. روسیه نیز احتمالا به سبک خود به این اقدام واکنش نشان خواهد داد. نقد ترین ابزار در دست روس ها، افزایش همکاری های نظامی، راهبردی و اطلاعاتی با روسیه و حزب الله است. به لحاظ راهبردی، این تصمیم سعودی احتمالا روسیه را وادار خواهد کرد از محافظه کاری سنتی خود در این حوزه دست بردارد و درباره سعودی یک «تصمیم فرجامین» بگیرد. تحت آن شرایط ریاض به سرعت متوجه خواهد شد در ازای چیزی که به دست نیاورده، چیزهای زیادی را از دست داده است.
برگرفته از : http://www.irannuc.ir/content/2450