-
درک مفهوم «ثبات اجتماعی» و میزان اهمیت آن، در فهم بخشهای مهمی از سیرۀ ائمۀهدی(ع) بسیار تعیینکننده است. ثبات اجتماعی یعنی حفظ آرامش جامعه و اولویت دادن به آن نسبت به بسیاری از امور ارزشمند دیگر و حتی ترجیح آن بر اجرای برخی از فرامین الهی. رعایت ثبات اجتماعی یعنی احقاق حق نمودن از طریق مرور زمان و آشکار شدن حقائق به صورت بطیء اما مطمئن و با ثبات. مفهوم ثبات اجتماعی که مفهومی گرانسنگ در یک جامعۀ دینی است، را باید یکی از لوازم اصلی رشد و بالندگی جامعۀ دینی به حساب آورد. رعایت ثبات اجتماعی اگرچه برای جبهۀ حق موجب مظلومیتها و محرومیتهای فراوان میشود اما فرصت رشد و اتمام حجت برای اکثریت جامعه را فراهم میآورد، و غرض اصلی خلقت بشر یعنی امتحان را محقق میسازد.
-
امامان معصوم و مظلوم ما به شیوههای مختلف سعی میکردند ثبات اجتماعی را حفظ کنند. نه به این دلیل که عافیتطلب بودند و یا بخواهند منفعتی ببرند، و نه برای اینکه میخواستند صلحجویی خارج از منطق جهاد و شهادت داشته باشند و خودشان را به دردسر نیاندازند، بلکه اینها صرفاً اتهامات ناروایی بود که به امامان معصوم ع ما میزدند. از جمله، خوراج در جریان حکمیت به امیرالمؤمنین(ع) میگفتند: تو پیر شدهای و از جان خودت میترسی. آن وقت حضرت به اینها فرمود: «چطور من از جانم بترسم؟ وقتی جوان بودم نمیترسیدم، حالا که پیر شده و به مرگ نزدیکتر شدهام از مرگ بترسم؟» تلاش اولیاء خدا برای حفظ ثبات اجتماعی به دلیل فواید مهمی است که برای هر جامعۀ دینی دارد.