حیات طیبه

مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ «نحل 47»

حیات طیبه

مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ «نحل 47»

حیات طیبه
آخرین نظرات

۱۴۲ مطلب در آذر ۱۳۹۳ ثبت شده است

 


با هر ضربه‌ کابل بعثی‌ها به خودم لرزیدم

قلم خانم آباد خیلی قوی است به طوری که با هر ضربه‌ای که بعثی‌ها با کابل می‌زدند، من هم می‌لرزیدم. با هر ناله‌ای که اسرا از شدت درد می‌کردند، اشک‌هایم سرازیر می‌شد، انگار که صدای‌شان را می‌شنیدم.
 

خبرگزاری فارس: با هر ضربه‌ کابل بعثی‌ها به خودم لرزیدم



خبرگزاری فارس-حسام آبنوس: کتاب «من زنده‌ام» اثر معصومه آباد که شرحی از  خاطرات دوران چهار ساله‌ اسارت معصومه آباد در زندان‌های رژیم بعث صدام است. روایت کتاب از دوران کودکی نویسنده آغاز و با بیان بخش‌های مهمی از نوجوانی وی ادامه پیدا می‌کند. کتاب، با بیان نقش و تأثیر انقلاب اسلامی بر زندگی و شخصیت آباد به دوره‌ دفاع مقدس، اسارت و آزادی وی و سه بانوی آزاده‌ی دیگر، به پایان می‌رسد.

این کتاب پس از انتشار با استقبال نسبتا خوبی روبرو شده بود تا زمانی که از تقریظ رهبر انقلاب بر این کتاب رونمایی شد که میزان توجه به این کتاب دو چندان گردید و برای هفته‌های متوالی آن را در میان پرفروش‌های کتاب قرار داده است. علاوه بر این باید برگزاری مسابقه کتابخوانی «کتاب و زندگی» با محوریت این کتاب را نیز اضافه کرد که از ابتدای ماه محرم تا کنون آغاز و طی هفته گذشته با استقبال بسیار خوب مخاطبان مواجه شده به طوری‌که در این مدت 5 چاپ جدید از این کتاب روانه بازار شده است.

گروه کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس به همین مناسبت بازتابی از نظرات مردمی نسبت به کتاب «من زنده‌ام» را ادامه می‌آورد. این بازتاب‌ها از شبکه اجتماعی گودریز و گوگل پلاس استخراج شده است.

وحید یامین‌پور کارشناس مسائل فرهنگی در ارتباط با این کتاب گفته است: «معصومه آباد با قلمی منحصر به فرد آنرا نگاشته تا در تمام مدت خواندن کتاب، قلب‌تان بتپد و چشمتان گرم باشد. اگر شبی دو ساعت وقت بگذارید و 150 صفحه بخوانید ظرف سه شب کتاب را تمام کرده‌اید. من به چاپ چهل و دومش رسیدم. به همسر، مادر و خواهران‌تان هدیه بدهید.»

الهه مولایی دیگر کاربر فضای مجازی در باره این کتاب نوشته است: «با خواندنش خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم. بعضی جاها پا به پای داستان گریه کردم... آری اسارت قسمتی از جنگ است، ولی خیلی دردناکه حتی شاید دردناک‌تر از خود واژه جنگ و من هیچ وقت این را نمیدانستم... اوایل داستان اسارت احساس خیلی بدی داشتم و واقعا به جای شخصیت‌ها احساس می‌کردم که از نعمت بزرگی به اسم آزادی محروم شدم ولی با پیش رفتن داستان واقعا به جمله‌ای که اول کتاب توسط یکی از اسرا گفته شده بود رسیدم: «اسارت در راه عقیده، عین آزادی است»... و تا ما بخواهیم این انسان‌ها را بفهمیم...»

امید حسینی نویسنده وبلاگ آهستان و از اعضای شبکه‌های مجازی اجتماعی در صفحه شخصی‌ خود نوشت: «من هنوز کتاب «من زنده‌ام» خاطرات خانم معصومه آباد را نخوانده‌ام، اما دخترم دو سه روز غرق کتاب شد و تمامش کرد ... من هر از گاهی نگاهی به عکسای آخر کتاب می‌اندازم و به خودم می‌گویم فلانی چقدر به اینها بدهکاری؟ حد و اندازه‌ای داره؟ این اشک‌ها و دردها و خون‌ها و چشم انتظاری‌ها، قابل شمارش هستند که تو بتوانی جبران کنی و یا از صاحبان این دردها تشکر کنی؟!»

کاربر یکی از شبکه‌های اجتماعی در مورد این کتاب اینطور نوشته است: ««من زنده‌ام» را با سرعت خواندم و تمام شد؛ مثل همه کتاب‌هایی که از جنگ ایران و عراق می‌خوانم و حتما خواندنش را توصیه می‌کنم به همه کسانی که دوست دارند از پس پرده این جنگِ همچنان ناشناخته و رنج‌هایی که بسیاری تحمل آن را بر خود هموار کردند، بیشتر بدانند؛ جنگی که در شرح زشتی و بدی و زیبایی و خوبی‌هایش انگار سهم «تعادل» کم بوده و این یعنی دستکاری واقعیت و تاریخ! این کتاب، خاطرات خانم معصومه آباد است، از دوران 40 ماهه اسارتش در عراق در ابتدای جنگ (به همراه سه بانوی دیگر) با معرفی کوتاه و زودگذری از زندگی خود نویسنده تا پیش از جنگ. کتاب می‌توانست مفصل‌تر باشد؛ اگر مثلا از روزگار زندگی بعد از آزادی می‌نوشت یا قدری بیشتر درباره اسرایی که از آنها نام برده شده. درد و رنجی که این چهار بانو در دوران اسارت کشیده‌اند، انصافا طاقت‌سوز بوده؛ از مدت‌ها دور نگهداشتن‌شان از چشم صلیب سرخ و بی‌خبری مطلق خانواده‌هایشان، تا تضییقات شدید از لحاظ خوراک، بهداشت و محل اقامت و البته بدتر از همه، آزار و شکنجه سایر رزمندگان اسیر در مجاورت محل زندانی شدن این خانم‌ها. در حاشیه تم اصلی کتاب، دریافت نامه‌هایی از یک ناشناس که نویسنده را، «عاشقانه» به صبر دعوت می‌کند، حفظ جریان زندگی زیر بار همه فشارها توسط اسرا و البته نحوه آزاد شدن این چهار تن، قابل توجه است! با خواندن این کتاب، دوباره همان حسی سراغم آمد که بعد از خواندن «دا» دچارش شده بودم؛ این که این جنگ با چنین سرمایه عظیمی برای دانستن از زیر پوست فرهنگ و تاریخ مردم ایران زمین، چرا هنرمندان (به ویژه سینماگران) و مردم را به خود جلب نمی‌کند؟ این واقعا غم‌انگیز است و خیلی بیشتر، یعنی خیلی خیلی بیشتر، غم‌انگیز می‌شود وقتی که قرار است از اسرا و آزادگان فیلمی ساخته شود...»

«زهرا ج» کاربر فضای مجازی به قیمت بالای این اثر در چاپ های اولیه اشاره کرده و نوشته است: «هفته گذشته جهت خرید این کتاب به فروشگاه کتاب رفتم، اما با دیدن کتاب و با توجه به قیمت (19600 تومان) و حجم و وزن آن (با توجه به اینکه کتاب های در اولویت بالاتری داشتم) به ناچار خرید آن را موکول کردم به آینده! از قضا امروز جهت انجام کاری، مجدد گذارم به  همان فروشگاه افتاد و بر حسب اتفاق متوجه شدم این کتاب را در 2 کیفیت چاپ کرده‌اند، یک کیفیت رقعی جلد سخت (19600 تومان) و دیگری در اندازه کمی کوچکتر با کاغذهای کاهی و جلد معمولی (8500 تومان). یعنی کمتر از نصف قیمت! و البته لازم به ذکر است که به نظر بنده لذت خواندن کتاب با برگه های کاهی چند ویژگی دارد که اگر هم قیمت هم بودند من باز هم دومی را انتخاب می کردم:

1- بسیار سبک تر است و به راحتی در کیف جا می شود

2- هنگام خواندن بسیار خوش دست تر از کتاب‌های جلد سخت است (حداقل در مقایسه این دو چاپ با یکدیگر) ...»

سادات یکی دیگر از کاربران شبکه‌های اجتماعی مرتبط با کتاب اینطور نوشته است: «نقش دختران، مادران و همسران در جنگ خیلی دیده نشده و غم انگیزتر آنکه اسرا نیز از این کم لطفی بی نصیب نبودن. اما قاصرم از اینکه راجع به اسرای زن چیزی بنویسم. فقط اینکه با خواندن این کتاب بارها از عمق وجودم گریستم و البته به تمام زنان و دختران غیور کشورم همچون معصومه می‌بالم. امیدوارم با شناخت این بزرگان تا حدی به ساحت ایشان ادای دین کنیم.»

مهدی نیز یکی دیگر از این کاربران است که نظرش در مورد کتاب را اینطور بازتاب داده است: «روایتی زنانه از مظلومیت انقلاب اسلامی در دوران جنگ تحمیلی ... با وارد شدن فاز کتاب به دوران اسارت، مطالب بیان شده به قدری دردناک و تکان دهنده هستند که روح و روان انسان را هم درگیر خود می‌کند. ذکر جزئیات درباره نام اسرا و همچنین لحظات سختی که در زندان‌های امنیتی عراق بر نویسنده گذشته یکی از وجوه بسیار مثبت کتاب است که سبب می‌شود تا خواننده به طور جدی خود را در فضای توصیف شده متصور کند.»

سارا یکی از بانوان فعال در فضای مجازی نوشته است: «ظلم‌بارترین واژه اسارت است و این جمله را در تک تک کلمات کتاب حس کردم. همیشه خواندن کتاب‌های جنگ به خصوص دفاع مقدس سخت است و خواندن کتاب های دوران اسارت به معنای واقعی کلمه دردناک و من همیشه سعی کرده‌ام از آن فرار کنم ولی باید خواند. باید خواند تا فهمید «این داستان، داستان دنباله دار هبوط انسانیت در کسانی بود که خود را به خواب زده بودند تا وجدانشان آن‌ها را آزار ندهد و به خیال خود قهرمان جنگ باشند.» قلم خانم آباد خیلی قوی است به طوری که با هر ضربه‌ای که بعثی‌ها با کابل می‌زدند، من هم می‌لرزیدم. با هر ناله‌ای که اسرا از شدت درد می‌کردند، اشک‌هایم سرازیر می‌شد و با «نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ»های شهید تندگویان دلم آرام می‌گرفت. انگار که صدایشان را می‌شنیدم.

و این‌ها بخشی از نظرات منعکس شده در فضای مجازی بود که برای نشان دادن قوت این کتاب به کار برده شد.
 

منبع : http://farsnews.com/newstext.php?nn=13930811000553

با هر ضربه‌ کابل بعثی‌ها به خودم لرزیدم

قلم خانم آباد خیلی قوی است به طوری که با هر ضربه‌ای که بعثی‌ها با کابل می‌زدند، من هم می‌لرزیدم. با هر ناله‌ای که اسرا از شدت درد می‌کردند، اشک‌هایم سرازیر می‌شد، انگار که صدای‌شان را می‌شنیدم.

خبرگزاری فارس: با هر ضربه‌ کابل بعثی‌ها به خودم لرزیدم

خبرگزاری فارس-حسام آبنوس: کتاب «من زنده‌ام» اثر معصومه آباد که شرحی از  خاطرات دوران چهار ساله‌ اسارت معصومه آباد در زندان‌های رژیم بعث صدام است. روایت کتاب از دوران کودکی نویسنده آغاز و با بیان بخش‌های مهمی از نوجوانی وی ادامه پیدا می‌کند. کتاب، با بیان نقش و تأثیر انقلاب اسلامی بر زندگی و شخصیت آباد به دوره‌ دفاع مقدس، اسارت و آزادی وی و سه بانوی آزاده‌ی دیگر، به پایان می‌رسد.

این کتاب پس از انتشار با استقبال نسبتا خوبی روبرو شده بود تا زمانی که از تقریظ رهبر انقلاب بر این کتاب رونمایی شد که میزان توجه به این کتاب دو چندان گردید و برای هفته‌های متوالی آن را در میان پرفروش‌های کتاب قرار داده است. علاوه بر این باید برگزاری مسابقه کتابخوانی «کتاب و زندگی» با محوریت این کتاب را نیز اضافه کرد که از ابتدای ماه محرم تا کنون آغاز و طی هفته گذشته با استقبال بسیار خوب مخاطبان مواجه شده به طوری‌که در این مدت 5 چاپ جدید از این کتاب روانه بازار شده است.

گروه کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس به همین مناسبت بازتابی از نظرات مردمی نسبت به کتاب «من زنده‌ام» را ادامه می‌آورد. این بازتاب‌ها از شبکه اجتماعی گودریز و گوگل پلاس استخراج شده است.

وحید یامین‌پور کارشناس مسائل فرهنگی در ارتباط با این کتاب گفته است: «معصومه آباد با قلمی منحصر به فرد آنرا نگاشته تا در تمام مدت خواندن کتاب، قلب‌تان بتپد و چشمتان گرم باشد. اگر شبی دو ساعت وقت بگذارید و 150 صفحه بخوانید ظرف سه شب کتاب را تمام کرده‌اید. من به چاپ چهل و دومش رسیدم. به همسر، مادر و خواهران‌تان هدیه بدهید.»

الهه مولایی دیگر کاربر فضای مجازی در باره این کتاب نوشته است: «با خواندنش خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم. بعضی جاها پا به پای داستان گریه کردم... آری اسارت قسمتی از جنگ است، ولی خیلی دردناکه حتی شاید دردناک‌تر از خود واژه جنگ و من هیچ وقت این را نمیدانستم... اوایل داستان اسارت احساس خیلی بدی داشتم و واقعا به جای شخصیت‌ها احساس می‌کردم که از نعمت بزرگی به اسم آزادی محروم شدم ولی با پیش رفتن داستان واقعا به جمله‌ای که اول کتاب توسط یکی از اسرا گفته شده بود رسیدم: «اسارت در راه عقیده، عین آزادی است»... و تا ما بخواهیم این انسان‌ها را بفهمیم...»

امید حسینی نویسنده وبلاگ آهستان و از اعضای شبکه‌های مجازی اجتماعی در صفحه شخصی‌ خود نوشت: «من هنوز کتاب «من زنده‌ام» خاطرات خانم معصومه آباد را نخوانده‌ام، اما دخترم دو سه روز غرق کتاب شد و تمامش کرد ... من هر از گاهی نگاهی به عکسای آخر کتاب می‌اندازم و به خودم می‌گویم فلانی چقدر به اینها بدهکاری؟ حد و اندازه‌ای داره؟ این اشک‌ها و دردها و خون‌ها و چشم انتظاری‌ها، قابل شمارش هستند که تو بتوانی جبران کنی و یا از صاحبان این دردها تشکر کنی؟!»

کاربر یکی از شبکه‌های اجتماعی در مورد این کتاب اینطور نوشته است: ««من زنده‌ام» را با سرعت خواندم و تمام شد؛ مثل همه کتاب‌هایی که از جنگ ایران و عراق می‌خوانم و حتما خواندنش را توصیه می‌کنم به همه کسانی که دوست دارند از پس پرده این جنگِ همچنان ناشناخته و رنج‌هایی که بسیاری تحمل آن را بر خود هموار کردند، بیشتر بدانند؛ جنگی که در شرح زشتی و بدی و زیبایی و خوبی‌هایش انگار سهم «تعادل» کم بوده و این یعنی دستکاری واقعیت و تاریخ! این کتاب، خاطرات خانم معصومه آباد است، از دوران 40 ماهه اسارتش در عراق در ابتدای جنگ (به همراه سه بانوی دیگر) با معرفی کوتاه و زودگذری از زندگی خود نویسنده تا پیش از جنگ. کتاب می‌توانست مفصل‌تر باشد؛ اگر مثلا از روزگار زندگی بعد از آزادی می‌نوشت یا قدری بیشتر درباره اسرایی که از آنها نام برده شده. درد و رنجی که این چهار بانو در دوران اسارت کشیده‌اند، انصافا طاقت‌سوز بوده؛ از مدت‌ها دور نگهداشتن‌شان از چشم صلیب سرخ و بی‌خبری مطلق خانواده‌هایشان، تا تضییقات شدید از لحاظ خوراک، بهداشت و محل اقامت و البته بدتر از همه، آزار و شکنجه سایر رزمندگان اسیر در مجاورت محل زندانی شدن این خانم‌ها. در حاشیه تم اصلی کتاب، دریافت نامه‌هایی از یک ناشناس که نویسنده را، «عاشقانه» به صبر دعوت می‌کند، حفظ جریان زندگی زیر بار همه فشارها توسط اسرا و البته نحوه آزاد شدن این چهار تن، قابل توجه است! با خواندن این کتاب، دوباره همان حسی سراغم آمد که بعد از خواندن «دا» دچارش شده بودم؛ این که این جنگ با چنین سرمایه عظیمی برای دانستن از زیر پوست فرهنگ و تاریخ مردم ایران زمین، چرا هنرمندان (به ویژه سینماگران) و مردم را به خود جلب نمی‌کند؟ این واقعا غم‌انگیز است و خیلی بیشتر، یعنی خیلی خیلی بیشتر، غم‌انگیز می‌شود وقتی که قرار است از اسرا و آزادگان فیلمی ساخته شود...»

«زهرا ج» کاربر فضای مجازی به قیمت بالای این اثر در چاپ های اولیه اشاره کرده و نوشته است: «هفته گذشته جهت خرید این کتاب به فروشگاه کتاب رفتم، اما با دیدن کتاب و با توجه به قیمت (19600 تومان) و حجم و وزن آن (با توجه به اینکه کتاب های در اولویت بالاتری داشتم) به ناچار خرید آن را موکول کردم به آینده! از قضا امروز جهت انجام کاری، مجدد گذارم به  همان فروشگاه افتاد و بر حسب اتفاق متوجه شدم این کتاب را در 2 کیفیت چاپ کرده‌اند، یک کیفیت رقعی جلد سخت (19600 تومان) و دیگری در اندازه کمی کوچکتر با کاغذهای کاهی و جلد معمولی (8500 تومان). یعنی کمتر از نصف قیمت! و البته لازم به ذکر است که به نظر بنده لذت خواندن کتاب با برگه های کاهی چند ویژگی دارد که اگر هم قیمت هم بودند من باز هم دومی را انتخاب می کردم:

1- بسیار سبک تر است و به راحتی در کیف جا می شود

2- هنگام خواندن بسیار خوش دست تر از کتاب‌های جلد سخت است (حداقل در مقایسه این دو چاپ با یکدیگر) ...»

سادات یکی دیگر از کاربران شبکه‌های اجتماعی مرتبط با کتاب اینطور نوشته است: «نقش دختران، مادران و همسران در جنگ خیلی دیده نشده و غم انگیزتر آنکه اسرا نیز از این کم لطفی بی نصیب نبودن. اما قاصرم از اینکه راجع به اسرای زن چیزی بنویسم. فقط اینکه با خواندن این کتاب بارها از عمق وجودم گریستم و البته به تمام زنان و دختران غیور کشورم همچون معصومه می‌بالم. امیدوارم با شناخت این بزرگان تا حدی به ساحت ایشان ادای دین کنیم.»

مهدی نیز یکی دیگر از این کاربران است که نظرش در مورد کتاب را اینطور بازتاب داده است: «روایتی زنانه از مظلومیت انقلاب اسلامی در دوران جنگ تحمیلی ... با وارد شدن فاز کتاب به دوران اسارت، مطالب بیان شده به قدری دردناک و تکان دهنده هستند که روح و روان انسان را هم درگیر خود می‌کند. ذکر جزئیات درباره نام اسرا و همچنین لحظات سختی که در زندان‌های امنیتی عراق بر نویسنده گذشته یکی از وجوه بسیار مثبت کتاب است که سبب می‌شود تا خواننده به طور جدی خود را در فضای توصیف شده متصور کند.»

سارا یکی از بانوان فعال در فضای مجازی نوشته است: «ظلم‌بارترین واژه اسارت است و این جمله را در تک تک کلمات کتاب حس کردم. همیشه خواندن کتاب‌های جنگ به خصوص دفاع مقدس سخت است و خواندن کتاب های دوران اسارت به معنای واقعی کلمه دردناک و من همیشه سعی کرده‌ام از آن فرار کنم ولی باید خواند. باید خواند تا فهمید «این داستان، داستان دنباله دار هبوط انسانیت در کسانی بود که خود را به خواب زده بودند تا وجدانشان آن‌ها را آزار ندهد و به خیال خود قهرمان جنگ باشند.» قلم خانم آباد خیلی قوی است به طوری که با هر ضربه‌ای که بعثی‌ها با کابل می‌زدند، من هم می‌لرزیدم. با هر ناله‌ای که اسرا از شدت درد می‌کردند، اشک‌هایم سرازیر می‌شد و با «نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ»های شهید تندگویان دلم آرام می‌گرفت. انگار که صدایشان را می‌شنیدم.

و این‌ها بخشی از نظرات منعکس شده در فضای مجازی بود که برای نشان دادن قوت این کتاب به کار برده شد.



برگرفته از: http://farsnews.com/newstext.php?nn=13930811000553
۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۳ ، ۰۹:۲۸
  • ۶۷۴ نمایش
  • * فرزندان عاشورا * Sons Of Ashura *

    در ستایشِ تکرار تاریخ...

    «من زنده‌ام» کتابی که هر کسی یک بار باید آن را بخواند 

    زنِ جوانی اسیرِ دشمن می‌شود. زنی که تکه آینه‌ی کوچکِ شکسته‌ای است که در مقابلِ بزرگیِ زینبِ کبری گرفته‌اند. زنی، مثل زینبِ کبری که کودکانِ یتیمِ مردانِ کشته‌شده در واقعه کربلا را تیمار می‌کرد. خبرگزاری فارس: «من زنده‌ام» کتابی که هر کسی یک بار باید آن را بخواند  خبرگزاری فارس - «تاریخ تکرار می‌شود». این جمله را بارها شنیده‌اید حتما. تکرار تاریخ، صورت‌های مختلفی دارد. همیشه واقعه‌ی تاریخی، به شکلِ اصلی‌اش به زمانه‌ی ما باز نمی‌گردد؛ اما رشحه‌ای و نفحه‌ای از آن ممکن است برای هر کسی ملموس باشد. اصلا چرا قصه را پیچیده می‌کنم... بگذارید این‌طور بنویسم: موضوعِ این روایت، اصلا فلسفی نیست. اصلِ قصه، قصه یک زن است. زنی که تنها یک تجلی است از زینبِ کبری. این، مقدمه‌ی یادداشت است. دقیق‌ترش را در سطورِ بعدی می‌نویسم.  ***  بعد از واقعه عاشورا، زنان حرم را به اسارت می‌برند. این را حتما شنیده‌اید. اما شنیدنِ این فاجعه با تجربه‌اش متفاوت است. در پیشانیِ زنانِ اهلِ حرم، انوارِ قدسی حق تابیده است. علیامخدراتِ کربلایی، گرچه همه در پرده‌ی حجب‌اند،‌ گرچه در ذات‌شان، حیای فاطمی موج می‌زند، اما همه‌گی، نوادگان حیدرند. «مردی» و «مردانگی» جزو اولین خصائص و خصلت‌هاشان است. پس، حالا که اسیرند، حالا که در متن فاجعه خیمه زده‌اند، قرار نیست عرصه را به دشمن واگذارند. مردانه می‌ایستند. مانند مردهاشان. اینطور می‌شود که زینبِ اسیر در مجلسِ بزمِ یزدیان، خطبه‌ای قرائت می‌کند که انگار از حنجره‌ی مردی پیروزِ جنگ قرائت می‌شود، نه زنی اسیر. وجه ممتازکننده واقعه عاشورا همین است شاید.     ***  تاریخ تکرار می‌شود. قرن‌ها بعد، در جنگی نابرابر که هر قدرتی، به دشمنِ خونخوار چیزی هبه می‌کند تا تیغ‌ِ آخته‌اش را روی مردمانِ سرزمینی مجروح از ظلم‌های ستبرِ تاریخی تیزتر کند، زنِ جوانی اسیرِ دشمن می‌شود. زنی که تکه آینه‌ی کوچکِ شکسته‌ای است که در مقابلِ بزرگیِ زینبِ کبری گرفته‌اند. زن، مثل زینبِ کبری که کودکانِ یتیمِ مردانِ کشته‌شده در واقعه کربلا را تیمار می‌کرد، قرار بود زیرِ بال و پر قربانیانِ این جنگ نابرابر را بگیرد. زن درست مثل زینبِ کبری، قرار نبود لباس رزم بپوشد و نبرد کند. زن، قرار نبود نیروی جنگی باشد، قرار نبود آموزشِ نظامی ببیند، قرار نبود تیغ و تیر بر روی کسی فروآورد. او، شبیه به زینب می‌خواست پرچم حق‌طلبی را بلند نگاه دارد. تنها و تنها قرار بود به ریسمانِ بلندِ انسانیت چنگ بزند. قرار بود نجات دهنده‌ی انسان‌های دیگر باشد. انسان‌هایی که زخم‌های جنگِ نابرابر، تن و روان‌شان را فرسوده کرده بود.  ***  تاریخ تکرار می‌شود. در جاده ماهشهر به آبادان، زنِ جوانی از نیروهای هلال‌احمر اسیرِ افسرانِ حزبِ بعث می‌شود. کتک می‌خورد، تحقیر می‌شود، نگاه‌های طمع‌کارِ دشمن را روی خودش تحمل می‌کند. می‌ایستد اما. هرگز کوتاه نمی‌آید. شناعت دشمن را که می‌بیند، طوری رفتار می‌کند که انگار نه انگار نیروی هلال احمر بوده که به چنگ دشمن افتاده؛ بلکه گویی یک ژنرالِ ایرانی است که عملیات‌های بزرگ را پیش از این پی ریزی می‌کرده است؛ با زنِ اسیرِ این روایت طوری رفتار می‌شود که انگار حضورِ او در مناطقِ جنگ‌زده و کمک‌هایش به قربانیانِ جنگی، ضربه‌های مهلکی را به دشمن نواخته است. زنِ اسیرِ روایتِ ما، شبیه به زینب کبری است. یک جلوه‌ی کوتاه از بزرگی اوست شاید. پرطمطراق صحبت می‌کند، کوتاه نمی‌آید، تسلیم نمی‌شود، آزادیِ او در مقابل اندیشه‌هایش قیمتی ندارد. پس محکم‌تر از قبل روی نظراتش می‌ایستد... اسیر است، اما مثل قهرمان‌ها صحبت می‌کند. اسیر است، اما در دلِ دشمن، در مقرِ فرماندهیِ او، معادله را به نفع خود و اندیشه‌های متعالیِ خود تغییر می‌دهد.  ***  از واقعه‌ی کربلا در کتاب‌های مختلفِ تاریخی، روایت‌های متعددی موجود است. دامن این واقعه بزرگ آنقدرها بلند است که هرکسی، از ظن خود یار کربلا و کربلائیان می‌شود و همراه این قافله ازلی و ابدی، سیر آفاقی و انفسی می‌کند. اما از زنِ جوانِ روایتِ ما،‌ در یک کتاب، تنها در یک کتاب و آن‌هم به قلم خودش، شرحِ چهار سال اسارتش در چنگالِ مزدوران عراقی روایت می‌کند. کتابی مستطاب به نام «من زنده‌ام» که به قلم معصومه آباد تالیف و به همت انتشارات بروج روی پیشخوان کتابفروشی‌ها نشسته است.  ***  من زنده‌ام، تنها یک روایت تاریخی نیست. مانیفست و مرامِ زنانِ این مُلک است بی‌تردید. زنانی که از پیچ و خم حوادثی که قرن‌ها بر روی سرشان سایه‌ انداخته، سربلند گذشته‌اند. زنانی که سیاوش‌وار، از آتش حقد و حسد و کینه، با تمسک به مسلکِ زینبی، آسوده سر برون آورده‌اند. موضوع، اصل فلسفی نیست. فقط تکرار تاریخ است. تکرارِ اسارتِ زنی در چنگالِ دشمنی اهریمنی. شاید از همین روست که کتابِ «من زنده‌ام» را هرکسی باید یک بار در زندگی‌اش بخواند...  یادداشت: احسان حسینی نسب 

    منبع : http://farsnews.com/newstext.php?nn=13930810000435

    ۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۳ ، ۰۹:۱۴
  • ۶۴۴ نمایش
  • * فرزندان عاشورا * Sons Of Ashura *
    دست خدا از آستین بسیجی به درخواهد آمد و همین فرداست که او جهان بشری را برآشوبد و نظام کثیف حاکم بر بشریت را از هم بگسلد.

    به گزارش مشرق، استاد حسن رحیم‌پور ازغدی در سالگرد قبول قطعنامه 598، سلسله مقالاتی را با عنوان "محاجه ای برای امروز" در سال 1371 در روزنامه کیهان منتشر کرده بود، که به جهت قلم زیبا و احساسی ایشان، در پاسداشت هفته بسیج، مشرق اقدام به باز نشر آن مقالات نموده است که متن آن را از نظر می گذرانید:

    مقدرات فردای بشر به دست بسیجی استایمان به "غیب" بود که بسیج را بسیج کرد، ایمان به غیب جوهره این انقلاب است و اگر از دست رفت همه‌چیزتمام شده است. ایمان به شهود را که همه دارند. هیچ ارتشی نیست که نداشته باشد. شهود، ایمان نمی‌خواهد یک ادراک، کافی است. عالم غیب، عالمی که واقعی‌تر از عالم شهادت و بلکه بر خاستگاه آن است، جز با یک ادراک تام، به‌ضمیمه گرایش وجودی (ایمان) که از شکفتن یک غنچه نور در دل شروع می‌شود و تا سرحد فنای وجودی می‌تواند پیش رود، قابل مواجهه نیست.

    بسیجی به مولای غیب و شهود که ایمان آورد، به غیب و شهود این عالم نیز ایمان آورده است. غیب جهان و غیب انسان، لطیف‌تر از آن‌اند که راسیونالیست‌ها و ناتورالیست‌ها و همه آن‌ها که یک‌چشمی به واقعیت انسان و جهان می‌نگرند، بتوانند آن را مشاهده کنند و بسیجی آن را دریافت.

    ایمان به غیب، جهش در تاریکی و راهپیمایی در ابهام نیست، این تهمت را کسانی زده‌اند که غیب برایشان غیب مانده است و محتملا تا آخر هم خواهد ماند، ولی مردانی که غیب را شهود کرده‌اند، به‌خوبی می‌دانند که ایمان به غیب، ایمان به نور است، نوری که نیاز به هیچ تبیین فلسفی ندارد و سخاوتمندانه، همه‌چیز را در این عالم تبیین می‌کند. (وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ)

    عرفان بسیجی، عرفان "حال کردن " نبود. عرفان اقدام، تکامل و عبادت بود.

    خدایی که پیش چشم او بود، دم‌به‌دم به او می‌آموخت که چه کند و برای چه کند، آن خدا گلوله را به برکت ذکر، قبول می‌کند، همان خدایی است که جرقه جهیده از سم اسب مجاهدان صدر را درست به دلیل همان ایمانی که سوارانش به غیب جهان و جهان غیب داشتند، مقدس دانست، در آن حد که بدان سوگند خورد. خدای متعال، سوگند خورد به جرقه! به سم اسب! به ...!

    واضح است که عالم معنی دخالت می‌کند و به عالم ماده، معنی و روح و ارزش می‌بخشد؛ و واضح است که اگر معنویت و توجه به باطن هستی و ملکوت "عمل " نباشد، همه‌چیز با همه‌چیز، مساوی است، مساوی در فقدان ارزش و حرمت و واضح است که اگر خدای تعالی "سجده " را به بشر نیاموخته بود، بشر، بلاتکلیف می‌ماند و "استعداد سجده " و بلکه "فطرت " سجده‌اش را نثار هر کس و نا کسی می‌کرد و آن را آلوده به هزار کثافت به گور می‌برد.

    مقدرات فردای بشر به دست بسیجی استبسیجی، بلاتکلیف نماند زیرا دانست که باید سجده کند (عرفان) و چگونه سجده کند (فقه و شریعت) و این سجده را پیش از سجده بعدی، چقدر طول بدهد (رهبری و امامت).

    در چشم بسیجی، نیزار و باتلاق و دشت و کوه و اساساً جهان، بی‌طرف و بی‌نظر نیست. جهان، عالم طبیعت شاعر است، ادراک دارد، جهت گرفته است، به حضرت حق متعال ایمان دارد، گرویده است، مطیع و هدایت یافته است. تمام جهان، حزب‌الله است و تکوینا در مقام تفویض، مقام کرده است؛ می‌ماند جامعه بشری که باید به دست بسیجی، به دست رحمت و برادری، به دست تبلیغ و عدالت، به دست قهر و مسلسل، حزب‌اللهی شود.

    بسیجی در هرکجای این عالم که باشد، احساس تنهایی و غربت نمی‌کند، هزار هزار فرشته با اوست، به‌سوی هر صهیونیست یا آمریکایی و هر خیانت‌کاری که شلیک کند، تمام فرشتگان، برای او خشاب‌گذاری می‌کنند، بسیجی تنها نیست و تنها نخواهد ماند.

    مقدرات فردای بشر به دست بسیجی است؛ دست خدا از آستین بسیجی به درخواهد آمد و همین فرداست که او جهان بشری را برآشوبد و نظام کثیف حاکم بر بشریت را از هم بگسلد.

    ۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۳ ، ۰۸:۵۵
  • ۵۸۶ نمایش
  • * فرزندان عاشورا * Sons Of Ashura *


    مذاکره را از جنس جنگ و جبهه بدانیم یا از نوع معامله و مصالحه، در هر دو صورت بی‌مایه فطیر است. درباره مذاکرات هسته‌ای دو تلقی وجود داشته است. یک تلقی بر آن است که دوستان و دشمنان همیشگی در عالم دیپلماسی وجود ندارد و می‌توان غرب را از موضع عداوت یا رقابت به موضع تنش‌زدایی و سپس شراکت رساند و با او مصالحه کرد. تلقی دوم به اعتبار رفتار رژیم‌هایی مانند آمریکا و انگلیس علیه ملت ایران در طول یکی دو قرن اخیر می‌‌گوید این رژیم‌ها ایران را مستعمره می‌خواهند و بن مایه رفتار آنها دشمنی است؛ بنابراین اگر هم بنابر مصالح و مقتضیاتی با آنان مذاکره می‌کنیم، این عرصه را باید به چشم جبهه و آوردگاه دیپلماسی دید؛ همچنان که گفته‌اند مذاکره ادامه جنگ در کریدورهای سیاسی است در حالی که طرفین برای «زورآزمایی» یا «چانه‌زنی» در دور جدید مذاکرات آماده می‌شوند، بازار نفت و ارز با دستکاری‌ها و نوسان‌هایی مواجه شده است. اینک در شرایط تمدید مذاکرات فرصت مناسبی است که به ارزیابی صورت مسئله مذاکره و برخی ابعاد پیدا و پنهان آن بپردازیم.

    ۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۳ ، ۰۸:۴۹
  • ۳۷۷ نمایش
  • * فرزندان عاشورا * Sons Of Ashura *

    (شعرخوانی (حدیث حیا) توسط سیدزهرا شایگان در بر برنامه مشاعره شبکه آموزش)

    دانلود فیلم با کیفیت بالا

    18,479 کیلوبایت

    برای دیدن متن شعر به ادامه مطلب رجوع کنید...

    ۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۳ ، ۰۰:۰۴
  • ۷۶۵ نمایش
  • * فرزندان عاشورا * Sons Of Ashura *

    با توجه به وقایع اخیر فلسطین و حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به نوار غزه، رهبر انقلاب در بیانات اخیرشان به تحلیل اوضاع فلسطین پرداختند. مسئله مقاومت مردمی و لزوم رساندن سلاح به فلسطین و کرانه باختری، دو مسئله‌ای بود که مورد تأکید حضرت آیت الله خامنه‌ای قرار گرفت در این مطلب به چرایی این دو مسئله براساس بیانات رهبر انقلاب پرداخته شده است:
     


    ۱. چرا مقاومت تنها راه نجات فلسطین است؟

    * هر کسی از راه مقاومت پا پس کشید ضرر کرد
    هر کسی از فلسطینی‌ها که از راه مقاومت پایش را کنار گذاشت، ضرر کرد. اسرائیل در خواست صلح صادق نیست؛ اگرچه اگر صادق هم بود، غلط میکرد و او در اینجا حق ندارد؛ اما صادق هم نیست. آن کسانی که در راه مذاکره وارد شدند، مجبور شدند تحمیلات دشمن را قبول کنند. اگر یک لحظه پایشان را از مسیر تحمیلات دشمن دور گذاشتند، یا حذف شدند یا تحقیر شدند؛ که شما نمونه‌های هر دواش را ملاحظه کردید و دیدید. بعضی‌ها را حذف کردند، بعضی‌ها را هم تحقیر و تدری‌ء کردند. راه قدس، راه فلسطین، راه نجات مسئله‌ی فلسطین و حل مسئله‌ی فلسطین، جز راه مبارزه نیست، ... آن کسی که این راه را قبول ندارد، چه دانسته و چه ندانسته، دارد به مسئله‌ی فلسطین ضربه میزند. اگر دانسته باشد، اسمش خیانت است؛ اگر ندانسته باشد، اسمش جهل و غفلت است؛ علی‌ایّ‌حال ضربه است به مسئله‌ی فلسطین؛ ضربه میزنند به مسئله‌ی فلسطین. فلسطین هیچ راهی جز مقاومت ندارد؛ این را باید بگویند، باید بخواهند؛ دولتهای اسلامی هم باید همین را تکرار کنند. ۱۳۸۸/۱۲/۰۸

    ۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۳ ، ۱۲:۳۳
  • ۶۸۴ نمایش
  • * فرزندان عاشورا * Sons Of Ashura *
    دکترین های قرآنی: إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ-(6)بقره

    نـشـانـه‌های سـقـوط آمـریـکـا / اختصاصی

    نـشـانـه‌های سـقـوط آمـریـکـا / اختصاصی

    اگر عبارات «سقوط آمریکا» یا «پایان امپراتوری آمریکا» را در اینتریت جستجو یا به قولی سرچ کنید بین ۱۲۰۰۰۰۰۰تا ۱۱۴۰۰۰۰۰۰۰ مورد را به عنوان Result بر روی صفحه کامپیوتر خود دریافت می کنید. برخی وقوع آن را تا سال ۲۰۱۶ و عده ای دیگر تا ۲۰۲۰ پیش بینی کرده اند.تاریخ نشان می دهد که تمام امپراتوری ها، دولت ها و قلمروهای قدرتمند مانند مصر باستان، بابل و روم سقوط کردند.  طبق گفته یک مطلع سیاسی بنام Kevin Phillips، تمامی امپراتوری های بزرگ یک سیکل سقوط قابل پیش بینی ای را طی مدت ۱۰ تا ۲۰ سال پس از اوج قدرت پیموده اند و تمامی نشانه ها یکی بوده است:حرکت سرمایه های اقتصاد از تولید به سمت احتکار و سوداگری، بالا بودن قروض، نابرابری اقتصادی در سطح وسیع و هزینه های بیش از حد نظامی. John Bagot Glubb  ژنرال و تاریخ‌دان انگلیسی در کتاب The Fate of Empires and the Search for Survival در سال ۱۹۷۸ در مورد سقوط امپراطوری های گذشته، الگوی مشترکی که سقوط برخی امپراطوری ها را در برمی گیرد توصیف کرده است. او می گوید تمامی امپراتوری ها سیکل مراحل شروع، توسعه، رشدو بلوغ، نزول و سقوط را طی می کنند.

    ۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۳ ، ۱۰:۲۹
  • ۵۹۸ نمایش
  • * فرزندان عاشورا * Sons Of Ashura *
    دکترین های قرآنی: إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ-(13)حجرات

    قدرت نرم و رابطه آن با آموزش عالی از دیدگاه پروفسور جوزف نای

    13668175122
    یادداشتی که پیش رو دارید، ترجمه مقاله‌ای از پروفسور جوزف نای درباره ماهیت قدرت نرم و چگونگی کاربرد آن در آموزش عالی ایالات متحده است:قدرت نرم یعنی توان رسیدن به آنچه که می‌خواهید از طریق جذب کردن دیگران نه از طریق تحمیل یا تطمیع. این قدرت برخاسته از جذابیت فرهنگی، ایده‌‌آل‌های سیاسی و سیاست‌های خارجی و داخلی یک کشور است. زمانی که سیاست‌های ایالات متحده، در چشم دیگران مشروع جلوه کند، قدرت نرم ما تقویت می‌شود. جوزف نای، عضو هیئت امنای دانشکده حکومت‌داری جان اف. کندی در دانشگاه هاروارد از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۴، برای اولین بار عبارت «قدرت نرم» را وضع کرد. وی توضیح می‌دهد که قدرت نرم با توان نظامی سخت و قدرت اقتصادی چه تفاوتی دارد و چرا این قدرت روز به روز اهمیت بیشتری نسبت به گذشته می‌یابد ـ که این اهمیت بیشتر متأثر از جهانی شدن و انقلاب ارتباطات است. نای توضیح می‌دهد که چگونه رهبران و چهره‌های شاخص در بخش آموزش عالی می‌توانند با کمک به ایجاد درک بهتری از ماهیت قدرت و افزایش برنامه‌های تبادلات دانشجویی و فرهنگی بین‌المللی، قدرت نرم آمریکا را تقویت کنند.
    ۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۳ ، ۰۹:۲۲
  • ۶۲۵ نمایش
  • * فرزندان عاشورا * Sons Of Ashura *
    دکترین های قرآنی: 16 إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ-(111)توبه

    مصاحبه تفصیلی استاد حسن عباسی با خبرگزاری تسنیم درباره تحول در نظم جهانی

    مصاحبه تفصیلی استاد حسن عباسی با خبرگزاری تسنیم درباره تحول در نظم جهانی

    ویژه نامه تحول در نظم جهانی/عباسی در گفت‌وگوی مشروح با تسنیم:

    نرم‌افزار جدید جهانی ۲۰۰ سال سیطره مدرنیته را به چالش می‌کشد/ فقط ایران می‌تواند ایدئولوژی جایگزین نئولیبرالیسم را ارائه کند

    رئیس مرکز بررسی های دکترینال معتقد است: در نظم آینده، قدرت نرم حرف اول را می‌زندو اصالت با قدرت نرم است و باید دید که چه کشوری ذیل قدرت نرم متد و روش متفاوتی برای اداره جهان ارائه می کند.

    ۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۳ ، ۰۷:۲۰
  • ۸۷۰ نمایش
  • * فرزندان عاشورا * Sons Of Ashura *

    http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویی ماه رمضان امسال، کلیدواژه‌ی مهمی را تحت عنوان «رقابت گفتمانی» مطرح کردند و فرمودند: «در محیط دانشجویى «رقابت گفتمانى» چیز خوبى است، درصورتى‌‌که با تحمل مخالف همراه باشد. از وجود مخالف نه باید انسان تعجب بکند، نه باید انسان خشمگین بشود، نه باید انسان بیمناک بشود... روحیه‌‌ى دانشجو باید چنین چیزى باشد. بنابراین محیط‌هاى دانشجویى با همین نشاطى که بحمدالله امروز دارند، ادامه‌‌ى کار خواهند داد؛ یکدیگر را هم تحمل کنند، باهمدیگر حرف بزنند، با هم بحث بکنند، مبانى را محکم کنند.» پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR باتوجه به اهمیت این موضوع و به مناسبت آغاز سال تحصیلی دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی، در یادداشتی به بررسی دقیق‌تر این موضوع می‌پردازد.
    بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدارهای دانشجویی، عموماً در دو دسته‌ی کلی جای می‌گیرد: دسته‌ی نخست، نکاتی است که ایشان در پاسخ به سؤالات یا اظهارات نمایندگان دانشجویی بیان می‌شود؛ و دسته‌ی دوم، نکاتی که ایشان از قبل آماده کرده و لازم دیده‌اند که در فضای دانشجویی مطرح نمایند. «رقابت گفتمانی» از جمله نکات سنخ دوم است که ایشان در دیدار دانشجویی امسال مطرح کردند و از این‌رو به نظر می‌رسد اهمیت مضاعفی می‌یابد. درباره‌ی این سخنان ایشان، چند نکته‌ی گفتنی وجود دارد:
    ۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۳ ، ۱۶:۰۹
  • ۴۹۳ نمایش
  • * فرزندان عاشورا * Sons Of Ashura *