دولت یازدهم به ریاست آقای روحانی برای خود هر از گاهی توصیف های یکطرفه تعیین و اعلام می کند با کمی دقت و عنایت به عملکردها ملاحظه می شود که بین این خود وصفی ها با عملکردها و واقعیت فاصله بسیار زیاد است. مصداقهای متعددی را می توان ذکر نمود و این ویژگی را در آنها به اثبات رسانید. رئیس محترم دولت یازدهم بارها دولت خود را راستگو اعلام کرده است ولی مردم موارد زیادی را ضد این توصیف در عملکرد دیده اند. مواردی نظیر:
اعلام نرخ تورم مواد آشامیدنی و خوراکی به میزان شش درصد در حضور مقام معظم رهبری
آمار سازی در مورد سایر نرخ ها، افزایش قیمت ها با شیب ملایم، امروز نقل مجالس مردم به عنوان مزاح شده است.
اعلام غیر جناحی بودن با اصرار بر سپردن وزارت علوم به اصلاح طلبان تند رو و دخیل در فتنه از این دست تناقض ها و تضادها است.
اعلام پایان رکود توسط رئیس دولت و نپذیرفتن این ادعا توسط کارشناسان و متخصصین حوزه اقتصاد مورد دیگر است.
اعلام تکدر رئیس جمهور از افزایش ناگهانی قیمت خودرو. ولی عدم کاهش آن و در نهایت فشار بر گرده مردم.
تبلیغات چند ماهه و ایجاد چالش فراوان بر سر بورسیه ها و بیان «ما ادراک مالبورسیه» توسط ریاست محترم جمهور و تهمت و افترا به بیش از 3700 بورسیه و نخبه علمی کشور و در نهایت اعلام اینکه فقط 36 نفر مشکل داشته اند، مورد بارز از زیر سؤال رفتن توصیف راستگویی است، طوریکه عنوان « کوه پرونده بورسیه ها موش زائید» یک روزنامه مورد استقبال مردم قرار گرفت.
ماجرای واکنشها به مرگ مرتضی پاشایی که در نهایت به برگزاری یک تشییع پر جمعیت برای این خواننده پاپ شد، به عنوان یک پدیده اجتماعی، خیلی از ذهنها را به خود مشغول کرده است. اینکه این پدیده چگونه تبیین میشود و علل شکل گرفتن آن چگونه تحلیل میشود، این روزها موضوع گفتگو خیلی از افراد جامعه از نخبه و دانشگاهی تا مردم کوچه و بازار است. اما به نظر می رسد اینکه اعتقاد داشته باشیم این واکنشها «خود جوش» بوده و یا اینکه به صورتی «مدیریت شده» به یک موج اجتماعی مبدل شده ، قطعا در تبیین این پدیده و البته استخراج برخی قواعد برای امواج مشابهی که احتمالا در سالهای پیش رو بصورت گسترده با آن روبرو خواهیم بود، کمک بزرگی میکند.
در شماره گذشته، اهمیت مسئله خانواده در حکومت اسلامی و تأثیرات سیاسی آن را مورد بررسی قرار دادیم. نگارنده بر این باور است که خانواده های ایرانی با سه آسیب جدی و مهم روبرو هستند که فراگیری هریک از آنها به تنهایی می تواند حکومت اسلامی را با مشکلات جدی مواجه سازد. این سه آسیب - که هم پوشانی هایی نیز با یکدیگر دارند و ممکن است یکی معلول و دیگری علّت باشد- عبارتند از: «مصرف گرایی، اشرافی گری و راحت طلبی»، «تأثیرات مستقیم ماهواره و فضای مجازی» و «بی تفاوتی نسبت به مطالعه کتاب و کتابخوانی». در ادامه به هریک از این موارد خواهیم پرداخت.
«راحت طلبی»، آسیب اصلی خانواده های ایرانی
شاید بتوان از میان سه آسیبی که پیش از این ذکر شد، «مصرف گرایی، اشرافی گری و راحت طلبی» را مهمترین آسیبی دانست که امروزه خانواده های ما را تهدید می کند. نگارنده عمیقاً باور دارد که: «کَادَ الْفَقْرُ أَنْ یَکُونَ کُفْراً» (الکافی؛ ج2؛ ص307)، اما در عین حال معتقد است سرعت فسادآوری «ثروت» بسیار بیشتر از سرعت «فقر» است. اصولاً در شکل گیری هر نهضت اسلامی (از نهضت انبیاء تا نهضت های انقلابی معاصر مانند انقلاب اسلامی ایران)، راحت طلبان و به تعبیر قرآن «مترفین»، در خط مقدم مبارزه سیاسی و فرهنگی با مصلحان و رهبران الهی جامعه بوده اند.
آیات متعددی از قرآن کریم، این حقیقت را اثبات می کنند؛ اما پیش از بیان آنها لازم است از معنای دقیق «مترف» آگاه شویم؛ علامه طباطبایی می فرمایند: « «اتراف» که مصدر کلمه «مترفین» است به معناى آن است که نعمت، صاحب نعمت را دچار مستى و طغیان کند؛ کسى که نعمت با او چنین کند مىگویند او «اتراف» شده؛ یعنى سرگرمى به نعمت آن چنان او را مشغول کرده که از ما وراى نعمت غافل گشته. پس مترف بودن انسان به معناى دل بستگى او به نعمتهاى دنیوى است؛ چه آن نعمتهایى که دارد، و چه آنهایى که در طلبش مىباشد؛ چه اندکش و چه بسیارش.»(المیزان؛ج19؛ص124)
گروه فرهنگی "خبرگزاری دانشجو"؛ محرم آن سال همه ایران داشتند این نوا را میخواندند. آن قدر دلچسب و در عین حال حزین بود که هر تیپ آدمی با آن ارتباط برقرار کند و "انا مظلوم حسین" را زیر لب زمزمه کند؛ قطعهای که شبکه سه از حسینیهای در کربلا پخش میکرد و یک مرد جوان عرب با عرقچین و چفیه و دشداشه عربی داشت آن را میخواند و همه مردم هم با میخواندند و سینه میزدند. استقبال از آن قطعه آن قدر فوق العاده بود که اربعین آن سال، "نزار القطری" که اتفاقا فارسی هم بلد بود و از قضا اصالتاً برای لارستان استان فارس بود، برای اولین بار در ایران مرثیهسرایی کند، مراسمی که از فرط حضور جمعیت، اتفاق عجیب و غریبی به حساب میآمد.
... و همه اینها یعنی "نزار القطری" شد یک مداح دوستداشتنی در ایران. مداحی که میداند است چطوری بخواند و چه طوری دل ایرانی ها را با خودش همراه کند.
در دومین روز محرم ارباب بیکفن، مهمانید به گپ و گعده خواندنی و خودمانی "خبرگزاری دانشجو" با نزار القطری، ذاکر بزرگوار و دوست داشتنی اهل بیت:
"خبرگزاری دانشجو": استاد از کی مداحی امام حسین و اهل بیت را میکنید؟ مثلا یادتان هست اولین باری که در یک جمع مداحی کردید چه زمانی و کجا بود؟ الان دقیقا چند سال است برای امام حسین میخوانید؟
دانلود فصل اول کتاب انتظار (حجم: 1.93 مگابایت)
به گزارش بیان معنوی کتاب حاضر با بررسی مفهوم انتظار، سه رویکرد متفاوت به این مفهوم را مورد بررسی قرار میدهد؛ نگاه عامیانه، نگاه عالمانه، نگاه عارفانه.
گزارش مراسم رونمایی کتاب انتظار حجت الاسلام پناهیان را از اینجا ببینید:(امام جمعه موقت تهران:در تبیین موضوع انتظار کتابی به این جامعیت ندیدهام/ حسن عباسی:کتاب «انتظار» تلاشی است حکمی، کلامی، فلسفی و جامعهشناختی، برای تبیین و ترسیم یک ساز و کار عقلانی در موضوع انتظار است)
حجت الاسلام پناهیان در جمع اصحاب رسانه ضمن تبیین اهمیت پیادهروی اربعین در بیدارسازی و تحول قلوب انسانها و جذب آنها به جبهۀ حق، به وظیفۀ اهل رسانه در رساندن پیام اربعین به اهل عالم اشاره کرد و گفت: اگر باور داریم که امام حسین(ع) مظهر رحمة الله الواسعه است، و این رحمت خودش را در اربعین در یک میعادگاه بزرگ تجلی میدهد، باید میدان دهیم که همه تحت پوشش نور این رحمت قرار بگیرند. باید تا جایی که میتوانیم با انعکاس خبر اربعین حسینی، ابواب «رحمة الله الواسعه» را به روی تمام مردم عالم بگشاییم.
مشروح گفتگوی حجت الاسلام و المسلمین پناهیان در جمع اصحاب رسانه درباره پیاده روی عظیم اربعین را در ادامه میخوانید:
آسیبها و فرصتهای فضای مجازی باعث ایجاد سوالات متعدد و متنوعی در میان جوانان متدین و انقلابی شده است. یادداشت حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع «فضای مجازی» که توسط پایگاه اطلاعرسانی «بیان معنوی» منتشر میشود، به برخی از این سوالات پاسخ داده است. این یادداشت به مقولههایی چون فضای مجازی، فناوریهای نوین و اینترنت میپردازد و وظیفهی جوان مسلمان در مواجهه با آنها را تبیین میکند. متن کامل این یادداشت را در ادامه میخوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
فضای مجازی محل امتحانها و تکلیفهای جدید ماست؛ امتحاناتی که ماهیت متفاوتی نسبت به دیگر آزمایشهای آدمها، در قرون و اعصار گذشته ندارد، ولی متناسب با وضعیت انسان معاصر مختصات خاصی پیدا کرده است. همچون تمام امتحانات دنیا، نه میتوان کاملاً آن را کنار گذاشت و نه میتوان به راحتی از آسیبهایش در امان بود. همۀ دنیا همینطور است.
دفتر باورهای دینی :: سیده ربابه ضیاء تبار* :: ادامه ی قسمت قبل : عوامل آسیب زا مردم بر اساس یک نیاز طبیعی ازدواج می کنند و تشکیل خانواده می دهند اما خانواده ای که شکل می گیرد، به شدت از ساختارهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی متاثر است. افرادی که در درون این ساختارها […]
دفتر باورهای دینی :: سیده ربابه ضیاء تبار* ::
ادامه ی قسمت قبل :
عوامل آسیب زا
مردم بر اساس یک نیاز طبیعی ازدواج می کنند و تشکیل خانواده می دهند اما خانواده ای که شکل می گیرد، به شدت از ساختارهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی متاثر است. افرادی که در درون این ساختارها رشد کرده اند و باورها، نگرش ها و مهارت هایشان شکل گرفته، ناگزیر، خانواده ای متناسب با این ساختارها تشکیل می دهند. صنعتی شدن و تغییر الگوهای تولید، تغییرات گسترده در ساختارهای اجتماعی، اصلاحات دینی و جایگزینی انسان محوری به جای خدا محوری، غلبه نگرش پزیتیویستی در علوم، حضور تاثیر گذار و فرهنگ ساز تکنولوژی های جدید در زندگی مردم، ظهور جنبش های فمینیستی و حمایت منابع قدرت جهانی از آنها به دلیل همسویی منافع و بسیاری تغییرات دیگر که مدرنیته در زندگی انسان غربی پدید آورد، او را مجبور ساخت تا خانواده ای متفاوت از قبل با ساختاری جدید از روابط، حقوق و اخلاقیات، تشکیل دهد. خانواده ای که مرد آن حتی اگر مهارت داشته باشد، قادر نیست مدیریت کند؛ حمایت اقتصادی از زن تضمین نمی شود؛ نقش های سنتی زنانه ارزش محسوب نمی شود؛ خانواده ای که نمی تواند بر منفعت فردی اعضای خود غلبه کند؛ خانواده ای که برای تربیت فرزندانش، از اختیارات لازم برخوردار نیست و بسیاری شاخص های دیگر که آسیب های خانواده را از حد نارضایتی های محدود دوران سنتی خارج کرده و فروپاشی خانواده را در افق دید اندیشمندان جهان نشانده و باعث نگرانی آنها شده است.
کشور ما نیز به همان نسبت که جبرا یا بر اساس سیاست گذاری های کلان، از جریان مدرنیته تاثیر پذیرفته، تغییر در ساختار های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و به تبع آن تغییر در ساختارهای خانواده را شاهد بوده و همین تغییرات گسترده است که آسیب های کارکردی ذکر شده برای خانواده را در پی داشته است. برای بررسی دقیق تر عوامل آسیب زا در نهاد خانواده، می توان آنها را به سه دسته تقسیم کرد که بر یکدیگر تاثیر متقابل دارند. دسته اول افراد تشکیل دهنده خانواده هستند که به دلیل ضعف در مهارت ها و انحراف در نگرش ها به خانواده آسیب می زنند. دسته دوم انحراف در ساختارهای مدیریتی، حقوقی و اخلاقی خانواده را شامل می شود و دسته سوم به انحراف در سایر نظام های اجتماعی موثر بر خانواده اشاره دارد.
تاثیر افراد بر خانواده
اولین و مهمترین عامل، تغییر نگرش بسیاری از مردم به زندگی است. پاره ای از نگرش های جدید در بین زنان و مردان مشترک است:
– کم رنگ شدن عنصر ایمان و تقدم منافع دنیوی بر کسب رضایت الهی؛ اصالت یافتن لذات مادی بر لذت های معنوی؛ فردگرایی و توجه به منافع فردی به جای ایثار و فداکاری و توجه به منافع خانواده به عنوان یک کل؛ افزایش زمینه برای برقراری روابط خارج از چارچوب ازدواج و در یک کلام رسوخ ارزش های مدرن و آموزه های فمینیستی در باور مردم مسلما باعث افزایش ناسازگاری ها و کاهش تحمل افراد در مواجهه با کاستی ها و مشکلات معمول زندگی خانوادگی است. مادران، موفقیت های شغلی را بر نگهداری از کودکان خود ترجیح می دهند و نگران آسیب های روحی و عاطفی خانواده نیستند. پدران، از تمام مسئولیت های پدری به کسب درآمد اکتفا می کنند و آن را نیز به مرور زمان بین خود و همسرانشان تقسیم می کنند. زنان ترجیح می دهند تا طی مدارج ترقی و کسب جایگاه برابر، ازدواج را به تاخیر بیندازند. مردان به دلیل کم رنگ شدن فرهنگ عفاف، نیاز کمتری به تشکیل خانواده حس می کنند.
– کم رنگ شدن عنصر ایمان به همراه ترویج فرهنگ مصرف زدگی و زیاده خواهی، قناعت را از دایره ارزشها خارج می کند و قباحت کسب مال حرام را برای بسیاری از بین می رود. سیستم ناکارآمد اقتصادی نیز به رواج این بلیه کمک کرده و تیرگی و قساوت قلب و هدایت ناپذیری را در افراد خانواده و جامعه رقم می زند.
۱٫ پاره ای دیگر از تغییر نگرش ها ویژه زنان است:
جایگاه رو به بهبود دختران در خانواده، افزایش سطح تحصیلات آنان و ورود زنان به بازار کار و کسب استقلال مالی، همزمان معلول دو موج فکری است که متاسفانه در بسیاری موارد آموزه های آن با یکدیگر خلط شده است. یکی نگاه اصیل اسلامی که با طرح تفکرات انقلابی امام خمینی (ره) راجع به زن مسلمان، جانی دوباره گرفت و زندگی زنان را متحول کرد. دیگری موج تفکرات فمینیستی که با ظهور انقلاب اسلامی متوقف شد اما در دو دهه گذشته همزمان با رواج نظریات توسعه و مدرنیته در کشور، دوباره مطرح شده و امروز از سوی منابع مختلف داخلی و خارجی حمایت می شود و حتی بسیاری از زنان پایبند به ارزش های دینی را نیز به تصور اسلامی بودن این آموزه ها با خود همراه کرده است. این دو موج فکری متناسب با خاستگاهشان تأثیری عمیق بر نگرشها و انتظارات زنان از زندگی زناشویی و خانوادگی برجای گذاشته اند. بخشی از این تغییرات مانند افزایش اعتماد به نفس، ابراز نیازها و مطالبه حقوق به حق خود، رشد فکری، حضور سالم اجتماعی و کسب درآمد متناسب با مصالح خانواده، از سوی دین مورد تایید قرار می گیرد اما هنوز کم نیستند مردانی که تمایل ندارند سنت های گذشته را به نفع نگاه اصیل اسلامی کنار بگذارند و نمی توانند زندگی سالمی را با زنان رشد یافته ادامه دهند. بخشی دیگری از این تغییرات مانند تحقیر ارزشها، خصوصیات و نقش های زنانه و الگو قرار دادن ارزش های دنیای مردانه برای زنان، ترویج برابری بدون لحاظ تفاوت های جنسیتی و اختلاط نقش های خانوادگی و تضعیف نقش های مادری و همسری برگرفته از آموزه های فمینیستی و در تعارض آشکار با مفاهیم دینی است اما گاه از طریق دستگاه های مختلف نظام جمهوری اسلامی مانند رسانه ملی و نظام آموزش و پرورش، ترویج شده و به روابط زنان و مردان در خانواده آسیب می زند.
عامل بعدی، فقدان مهارت ها و آگاهی های لازم برای افراد در مسائل جنسی و روابط خانوادگی است که به گفته کارشناسان، سهم عمده ای از آسیب ها را به خود اختصاص داده است. در گذشته، خانواده تنها مرجع انتقال این مهارت ها و آگاهی ها بود ، اما پیچیدگی شرایط زندگی امروز و به دنبال آن، کم رنگ شدن نقش خانواده در انتقال مهارت ها و عدم برنامه ریزی نهاد ها و سازمان های متولی مانند رسانه ها و نظام آموزش پرورش برای این مهم، خلاء جدی در این زمینه به وجود آورده است.
نویسنده: سیده ربابه ضیاء تبار/ کارشناس مهدویت و همکار پژوهشی کمیته شناخت شناسی و باور های دینی/ انتهای متن
ادامه دارد...
برگرفته از : http://serajebaliq.ir/?p=639