حیات طیبه

پدر مرتضی به صراحت اعلام کرد که مرتضی عاشق نظام و انقلاب اسلامی بوده است. در این جمله پدر یک تمنای جدی نهفته است که سوز ناله های مادر و گلایه های او را نیز با خود به گوش میرساند و آن اینست که " جسم مرتضی آرام گرفت ، روح او را نیازارید"

گروه بصیرتی صالحین؛ مرتضی پاشایی در کمال ناباوری در جوانی و در روزهایی که عرصه هنر موسیقی ایران به آینده ی این جوان خوش ذوق و با اخلاق دل بسته بود با بیماری سخت سرطان از دنیا رفت . هجرتی که گرچه برای او که کسی از او جز به نیکی یاد نمی کند هجرت به سوی آرامش و آسایش بود اما دل جامعه هنری ایران را به عزا نشاند و اشک از دیدگان کسانی که او را می شناختند جاری کرد.

مرتضی پاشایی با آلبومهای پرطرفدار و به ویژه تیتراژ زیبای برنامه ماه عسل در همه کشور مشهور شد و ثابت کرد که لیاقت این شهرت را نیز دارد. مرتضی با اینکه میتوانست مانند بعضی های دیگر در این عرصه که برق چراغهای لاس و گاس همه ی دیدشان رو کور کرده و با دعوت و بی دعوت خود را به غرب میرسانند ، آرزویش زیارت کربلای حسین (ع) بود و آنگاه که خود نتوانست از تخت بیمارستان جدا شود پدر و مادر خود را به نیابت راهی کرد و چه خاطره ی شیرینی پدرش از این سفر بیان میکند، آنجا که درب سرداب علمدار کربلا را که کمتر میگشایند در زمان حضور او بدور از انتظار میگشایند و پدر مرتضی پس از گفتن اذان در سرداب برای سلامتی مرتضی درخواست " ام یجیب " میکند و شاید اینگونه بود که مرتضایی که بنا بر پیش بینی ها قرار بود سه ماه زنده بماند یازده ماه در بین دوستان خود ماند.

اما امروز در فضای مجازی عده ای که به یقین در دوران حیات مرتضی و حتی دوران بیماریش هیچوقت او را نخواستند و غمی از دردش نداشتند میخواهند او را ، آری او را پس از هجرتش ، به ابزاری سیاسی بر علیه نظام جمهوری اسلامی تبدیل کنند ، نظامی که مرتضی به سادگی و با روی باز در آن رشد کرد ، در صدا و سیمای آن شهرت پیدا کرد و بسیاری از مسئولین بارها به ملاقات او رفته و برای سلامتیش تلاش کردند.

پدر مرتضی که خود و خانواده اش جزء ذاکران اهل بیت (ع)هستند در مقابل این جریان ایستاد ، با آنکه داغ از دست دادن جسم مرتضی برایش سخت است اما گویا آزردن روح مرتضی برای او دردآور تر و جانکاه تر است، او به صراحت اعلام کرد که مرتضی عاشق نظام و انقلاب اسلامی بوده است. در این جمله پدر یک تمنای جدی نهفته است که سوز ناله های مادر و گلایه های او را نیز با خود به گوش میرساند و آن اینست که " جسم مرتضی آرام گرفت ، روح او را نیازارید"

عجیب است عده ای که به نظر میرسد با مرتضی بعد از فوتش آشنا شده باشند طوری رفتار میکنند و داد سخن میرانند که گویا  از پدر ومادر به او نزدیکتر بوده اند. جا دارد دوستان نزدیک این هنرمند مردمی و رشد یافته در کشور اسلامی ایران در مقابل جریانی که قصد تخریب مرتضی و استفاده ابزاری از شهرتی که او برای بدست آوردنش تلاش کرد را دارند بایستند و با صراحت و بدون هیچ ملاحظه ای از مرتضی پاشایی آنگونه که بود دفاع کنند .

منبع : http://salehin.ir/index/BpNewsVShow/637863