حیات طیبه

مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ «نحل 47»

حیات طیبه

مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ «نحل 47»

حیات طیبه
آخرین نظرات
گفت‌وگو با دکتر عادل پیغامی درباره‌ی اقتصاد تحریم

باید بر موج تحریم سوار شویم

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif ‫«اقتصاد مقاومتی» یکی از کلیدواژه‌هایی است که رهبر انقلاب در چند سال اخیر به‌طور مکرر بر آن تأکید داشته‌اند. اقتصاد مقاومتی اگرچه نگاهی به شرایط تحریمی کشور در حال حاضر دارد، اما فراتر از آن است؛ در حقیقت مهم‌ترین مسأله در اقتصاد مقاومتی، تکیه بر عوامل درون‌زای قدرت و استحکام ساخت درونی است. رهبر انقلاب در دیدار اخیر خود با اعضای مجمع عالی بسیج مستضعفین، بار دیگر بر این موضوع تأکید کرده و گفتند: «راه حل همین اقتصاد مقاومتى است که ضربه‌هاى دشمن را اول کم‌اثر می‌کند، کاهش می‌دهد که این مال کوتاه‌مدت است، در میان‌مدت و بلندمدت به حرکت عظیم مردم اوج می‌دهد.» اینکه چگونه می‌توان «با فرض وجود تحریم‌ها‬»، ‫«اقتصادی پویا و پیشرو» داشت را با دکتر عادل پیغامی، استادیار دانشکده‌ی معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق علیه‌السلام به بحث گذاشتیم‬.
مهمان: دکتر عادل پیغامی
استادیار دانشکده‌ی معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع)

گفتگو از: آقای محمد پورغلامی




* معمولاً زمانی که صحبت از روابط خصمانه‌ی غرب و در رأس آن آمریکا با ایران می‌شود، از جنبه‌ی سیاسی یا فرهنگی آن را تحلیل می‌کنیم و توجهی به ابعاد اقتصادی آن نداریم. از نظر جناب‌عالی در حوزه‌ی اقتصادی، این نگاه خصمانه به ایران از چه زمانی آغاز شد؟
انقلاب اسلامی ایران ماهیت انسانی و اسلامی دارد و طبیعتاً پیش از پیروزی انقلاب و در ابتدای آن، این پیش‌بینی بود که این انقلاب با برخی از نظام‌ها‌ و ساختارهای استکباری، طاغوتی و باطل امروز جهان، سر سازش ندارد. در دنیایی که به‌ سمت مادی‌گرایی محض پیش می‌رفت و جنگ دو قطب چپ و راست به‌نوعی ارزش‌های انسانی و دینی را زیر سؤال برده بود، به تعبیری انقلاب ما انفجار نور بود. طبعاً نظام‌ اقتصادی چنین انقلابی هم با نظام‌های اقتصادی دنیای غرب سر سازش ندارد و بالعکس. برای همین، جنگ اقتصادی دنیای استکبار با انقلاب اسلامی، از همان روزهای اول شکل‌گیری انقلاب واضح بود. اولین مثالی که می‌توانیم از تحریم در تاریخ انقلاب اسلامی ایران بزنیم، بلوکه شدن سرمایه‌های ایران، چند روز پس از پیروزی انقلاب است؛ یعنی حتی قبل از تسخیر لانه‌ی جاسوسی. از پیروزی انقلاب تا فتح لانه‌ی جاسوسی، حدود ۹ ماه طول کشید و در این ۹ ماه، چه‌بسا دولت وقت رابطه‌ی حسنه‌ای با سفارتخانه‌ی آمریکا به‌لحاظ دیپلماتیک داشت اما تحریم‌های اقتصادی ایران از جانب آمریکا در این ۹ ماه نیز اتفاق افتاده بود.
۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۳ ، ۱۰:۰۰
  • ۵۸۲ نمایش
  • * فرزندان عاشورا * Sons Of Ashura *

    مطالعه بیشتر درباره «تقوا»

    «تقوا یعنی پرهیز با حرکت نه پرهیز با سکون، یک وقت هست شما در حال سکون پرهیز میکنید، یعنی برو در خانه‌ات بنشین و کاری به کار چیزی نداشته باش و با رانندگی نکردن پرهیز کن به این که به کوه نخوری و از دره پرتاپ نشوی، پرهیز از کوهنوردی کردن، حرکت نکردن در خارزارها که خارهای مغیلان دامن شما را نگیرد، این یک جور پرهیز است و اسلام این را به شما توصیه نمیکند. بلکه میگوید در سینه‌ی قضایا و واقعیت‌ها با حوادث روبرو بشوید و در عین حال پرهیز کنید. مثل راننده‌ای که رانندگی میکند اما پرهیز هم میکند و این پرهیز همان است که گفته شد، مراقبت کردن و مواظب خود بودن. ۱۳۷۰/۰۷/۲۴ »
    « این جبهه، فقط با تقوا پیش خواهد رفت. این نظام، جز با رعایت تقوا و طهارت و پاکی و محاسبه‌ی دقیق و صحیح و حسابرسىِ هرکدامِ ما از خودش - «حاسبوا انفسکم» پیش نخواهد رفت. اشتباه است اگر کسی خیال کند همان کارهایی که دیگر حکومتها و دیگر کارگزاران دولتها در دنیا میکنند، ما هم همانها را بکنیم. ما اصولی داریم، ما روشهای مخصوص به خودمان را داریم؛ اینها متعلق به اسلام است. این اصول باید بر دنیا حاکم بشود؛ نه این که اصول غلط دنیای جاهلی و استکباری، خودش را بر ما تحمیل بکند. ۱۳۷۰/۰۵/۲۳»

    پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR، پیشخوان زیر را برای مطالعه‌ی بیشتر در زمینه‌ی «تقوا» پیشنهاد می‌کند:
    برای دریافت جزوه‌ی این پیشخوان در قالب پی.دی.اف بر روی تصویر بالا کلیک کنید.

    * بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در روز یازدهم ماه مبارک رمضان ۱۳۶۹/۰۱/۱۸
    اصل قضیه برای رسیدن به خدا ترک گناهان است
     
    تقوا، حکمت و بصیرت مى‌بخشد  
     
    زیاد کردن زمینه‌ی تقوا در میان مردم با نماز جمعه 
     
    جبهه‌ى حق، فقط با تقوا پیش خواهد رفت
     
    شروط تقوا
     
    تزکیه‌ى انسان، هدف اعلای انقلاب اسلامی
     
    نتیجه تقوا، سالم ماندن در امتحانات الهی
     
    توصیه امیرالومنین(علیه السلام) به خودسازی و تقوا
     
    طلب آمرزش از خداى متعال، یکى از نعمتهاى بزرگ الهى
     
    اثربخشی تقوا در امور زندگی    
     
    تقوا بزرگترین سرمایه در دوران جوانی
     
    چرایی اهتمام زیاد نسبت به تقوا 
     
    درست فهمیدن و درست عمل کردن از موجبات تقوا است   
     
    تقوا، درس جاودانه‌ی امیرمؤمنان(علیه السلام)
     
    ۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۳ ، ۰۹:۴۸
  • ۴۹۸ نمایش
  • * فرزندان عاشورا * Sons Of Ashura *
     
     

    به مناسبت چهلمین روز درگذشت عالم مجاهد و پارسا حضرت آیت‌الله آقای حاج شیخ محمدرضا مهدوی کنی، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR نماهنگ «یار صادق» را تهیه و منتشر کرد. در این نماهنگ فیلم‌هایی از دیدارهای رهبر انقلاب اسلامی و مرحوم حضرت آیت‌الله مهدوی کنی برای اولین بار در فضای مجازی منتشر شده است.

     

    نماهنگ: یار صادق

    با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :

    ۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۳ ، ۰۹:۱۷
  • ۳۹۴ نمایش
  • * فرزندان عاشورا * Sons Of Ashura *

    لبیک یا امام

     گاهى بعضى از جوانهاى ما که مراجعه میکنند و جوابى نمى‌شنوند، به من نامه مینویسند و التماس میکنند که اجازه بدهید ما برویم در صفوف مقدّم با رژیم صهیونیستى بجنگیم. ملّت، عاشق مبارزه‌ى با صهیونیست‌ها است و جمهورى اسلامى‌ [هم این را] نشان داده است. ۱۳۹۳/۰۹/۰۴
    #عاشق‌ـمبارزه‌ـ‌باـ‌اسرائیل

     

    ۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۳ ، ۰۹:۱۰
  • ۵۱۹ نمایش
  • * فرزندان عاشورا * Sons Of Ashura *


    چهل شب است کسی خواب را نمی‌فهمد، کسی که خیره به جغرافیای بیداریست

    شبنم فرضی‌زاده از شاعران کشورمان در حال و هوای نزدیک شدن به اربعین حسینی شعری سروده است.
     

    خبرگزاری فارس: چهل شب است کسی خواب را نمی‌فهمد، کسی که خیره به جغرافیای بیداریست



    به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات فارس، شبنم فرضی زاده از شاعران کشورمان در حال و هوای نزدیک شدن به اربعین حسینی شعری سروده است. این شعر که برای انتشار در اختیار خبرگزاری فارس قرار گرفته، به شرح زیر است:

    شکست قامت خورشید، آسمان خم شد، رمق نماند برایش ...و ماهتاب افتاد

    سیاهِ چادرشب را کشید بر رویش، هزار قرن پس از آن درون خواب افتاد

    هزار قرن بر این واقعه نوشتند و، هزار قرن بر آن لحظه شعر جوشیدند

    چقدر فال زدند و برایشان چرخید، چقدر قرعه به نام من خراب افتاد

    دوباره نوبت تصویر کردن طوفان، دوباره بیت چهل روز ناله نوشیدن

    دوباره شعر به آهی غریب پیچید و دوباره موج قلم روی پیچ و تاب افتاد

    چهل ستاره به اطراف خانه چرخیدند، به گرد روشن سجاده‌ای که عاشق بود

    تمام وسعت این عشق مثل نقاشی، هزار قرن درون نگاه قاب افتاد

    ....

    چهل شب است کسی خواب را نمی‌فهمد، کسی که خیره به جغرافیای بیداریست

    چه رفته است بر او؟..ذهن ما نمی‌گنجد؟ سوال صفحه تاریخ بی جواب افتاد

    درون خانه زنی مثل بغض می‌بارید، نگاه ساکت او بی بهانه غمگین بود

     بخواب نوگل زیبای ناشکفته من، دوباره چشم نجیبی که دست آب افتاد

    **

    تمام غصه عالم به یک طرف اما...و آه و ناله زینب به یک طرف اما...

    فدای غصه تنهایی‌ات شوم بانو، چه‌ها گذشت برای دل رباب افتاد..

    منبع : http://farsnews.com/newstext.php?nn=13930910001208

    شعری برای اربعین
    چهل شب است کسی خواب را نمی‌فهمد، کسی که خیره به جغرافیای بیداریست

    شبنم فرضی‌زاده از شاعران کشورمان در حال و هوای نزدیک شدن به اربعین حسینی شعری سروده است.

    خبرگزاری فارس: چهل شب است کسی خواب را نمی‌فهمد، کسی که خیره به جغرافیای بیداریست

    به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات فارس، شبنم فرضی زاده از شاعران کشورمان در حال و هوای نزدیک شدن به اربعین حسینی شعری سروده است. این شعر که برای انتشار در اختیار خبرگزاری فارس قرار گرفته، به شرح زیر است:

    شکست قامت خورشید، آسمان خم شد، رمق نماند برایش ...و ماهتاب افتاد

    سیاهِ چادرشب را کشید بر رویش، هزار قرن پس از آن درون خواب افتاد

    هزار قرن بر این واقعه نوشتند و، هزار قرن بر آن لحظه شعر جوشیدند

    چقدر فال زدند و برایشان چرخید، چقدر قرعه به نام من خراب افتاد

    دوباره نوبت تصویر کردن طوفان، دوباره بیت چهل روز ناله نوشیدن

    دوباره شعر به آهی غریب پیچید و دوباره موج قلم روی پیچ و تاب افتاد

    چهل ستاره به اطراف خانه چرخیدند، به گرد روشن سجاده‌ای که عاشق بود

    تمام وسعت این عشق مثل نقاشی، هزار قرن درون نگاه قاب افتاد

    ....

    چهل شب است کسی خواب را نمی‌فهمد، کسی که خیره به جغرافیای بیداریست

    چه رفته است بر او؟..ذهن ما نمی‌گنجد؟ سوال صفحه تاریخ بی جواب افتاد

    درون خانه زنی مثل بغض می‌بارید، نگاه ساکت او بی بهانه غمگین بود

     بخواب نوگل زیبای ناشکفته من، دوباره چشم نجیبی که دست آب افتاد

    **

    تمام غصه عالم به یک طرف اما...و آه و ناله زینب به یک طرف اما...

    فدای غصه تنهایی‌ات شوم بانو، چه‌ها گذشت برای دل رباب افتاد...

    - See more at: http://farsnews.com/newstext.php?nn=13930910001208#sthash.rs7rhPDP.dpuf
    شعری برای اربعین
    چهل شب است کسی خواب را نمی‌فهمد، کسی که خیره به جغرافیای بیداریست

    شبنم فرضی‌زاده از شاعران کشورمان در حال و هوای نزدیک شدن به اربعین حسینی شعری سروده است.

    خبرگزاری فارس: چهل شب است کسی خواب را نمی‌فهمد، کسی که خیره به جغرافیای بیداریست

    به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات فارس، شبنم فرضی زاده از شاعران کشورمان در حال و هوای نزدیک شدن به اربعین حسینی شعری سروده است. این شعر که برای انتشار در اختیار خبرگزاری فارس قرار گرفته، به شرح زیر است:

    شکست قامت خورشید، آسمان خم شد، رمق نماند برایش ...و ماهتاب افتاد

    سیاهِ چادرشب را کشید بر رویش، هزار قرن پس از آن درون خواب افتاد

    هزار قرن بر این واقعه نوشتند و، هزار قرن بر آن لحظه شعر جوشیدند

    چقدر فال زدند و برایشان چرخید، چقدر قرعه به نام من خراب افتاد

    دوباره نوبت تصویر کردن طوفان، دوباره بیت چهل روز ناله نوشیدن

    دوباره شعر به آهی غریب پیچید و دوباره موج قلم روی پیچ و تاب افتاد

    چهل ستاره به اطراف خانه چرخیدند، به گرد روشن سجاده‌ای که عاشق بود

    تمام وسعت این عشق مثل نقاشی، هزار قرن درون نگاه قاب افتاد

    ....

    چهل شب است کسی خواب را نمی‌فهمد، کسی که خیره به جغرافیای بیداریست

    چه رفته است بر او؟..ذهن ما نمی‌گنجد؟ سوال صفحه تاریخ بی جواب افتاد

    درون خانه زنی مثل بغض می‌بارید، نگاه ساکت او بی بهانه غمگین بود

     بخواب نوگل زیبای ناشکفته من، دوباره چشم نجیبی که دست آب افتاد

    **

    تمام غصه عالم به یک طرف اما...و آه و ناله زینب به یک طرف اما...

    فدای غصه تنهایی‌ات شوم بانو، چه‌ها گذشت برای دل رباب افتاد...

    - See more at: http://farsnews.com/newstext.php?nn=13930910001208#sthash.rs7rhPDP.dpuf
    شعری برای اربعین
    چهل شب است کسی خواب را نمی‌فهمد، کسی که خیره به جغرافیای بیداریست

    شبنم فرضی‌زاده از شاعران کشورمان در حال و هوای نزدیک شدن به اربعین حسینی شعری سروده است.

    خبرگزاری فارس: چهل شب است کسی خواب را نمی‌فهمد، کسی که خیره به جغرافیای بیداریست

    به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات فارس، شبنم فرضی زاده از شاعران کشورمان در حال و هوای نزدیک شدن به اربعین حسینی شعری سروده است. این شعر که برای انتشار در اختیار خبرگزاری فارس قرار گرفته، به شرح زیر است:

    شکست قامت خورشید، آسمان خم شد، رمق نماند برایش ...و ماهتاب افتاد

    سیاهِ چادرشب را کشید بر رویش، هزار قرن پس از آن درون خواب افتاد

    هزار قرن بر این واقعه نوشتند و، هزار قرن بر آن لحظه شعر جوشیدند

    چقدر فال زدند و برایشان چرخید، چقدر قرعه به نام من خراب افتاد

    دوباره نوبت تصویر کردن طوفان، دوباره بیت چهل روز ناله نوشیدن

    دوباره شعر به آهی غریب پیچید و دوباره موج قلم روی پیچ و تاب افتاد

    چهل ستاره به اطراف خانه چرخیدند، به گرد روشن سجاده‌ای که عاشق بود

    تمام وسعت این عشق مثل نقاشی، هزار قرن درون نگاه قاب افتاد

    ....

    چهل شب است کسی خواب را نمی‌فهمد، کسی که خیره به جغرافیای بیداریست

    چه رفته است بر او؟..ذهن ما نمی‌گنجد؟ سوال صفحه تاریخ بی جواب افتاد

    درون خانه زنی مثل بغض می‌بارید، نگاه ساکت او بی بهانه غمگین بود

     بخواب نوگل زیبای ناشکفته من، دوباره چشم نجیبی که دست آب افتاد

    **

    تمام غصه عالم به یک طرف اما...و آه و ناله زینب به یک طرف اما...

    فدای غصه تنهایی‌ات شوم بانو، چه‌ها گذشت برای دل رباب افتاد...

    - See more at: http://farsnews.com/newstext.php?nn=13930910001208#sthash.rs7rhPDP.dpufv
    شعری برای اربعین
    چهل شب است کسی خواب را نمی‌فهمد، کسی که خیره به جغرافیای بیداریست

    شبنم فرضی‌زاده از شاعران کشورمان در حال و هوای نزدیک شدن به اربعین حسینی شعری سروده است.

    خبرگزاری فارس: چهل شب است کسی خواب را نمی‌فهمد، کسی که خیره به جغرافیای بیداریست

    به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات فارس، شبنم فرضی زاده از شاعران کشورمان در حال و هوای نزدیک شدن به اربعین حسینی شعری سروده است. این شعر که برای انتشار در اختیار خبرگزاری فارس قرار گرفته، به شرح زیر است:

    شکست قامت خورشید، آسمان خم شد، رمق نماند برایش ...و ماهتاب افتاد

    سیاهِ چادرشب را کشید بر رویش، هزار قرن پس از آن درون خواب افتاد

    هزار قرن بر این واقعه نوشتند و، هزار قرن بر آن لحظه شعر جوشیدند

    چقدر فال زدند و برایشان چرخید، چقدر قرعه به نام من خراب افتاد

    دوباره نوبت تصویر کردن طوفان، دوباره بیت چهل روز ناله نوشیدن

    دوباره شعر به آهی غریب پیچید و دوباره موج قلم روی پیچ و تاب افتاد

    چهل ستاره به اطراف خانه چرخیدند، به گرد روشن سجاده‌ای که عاشق بود

    تمام وسعت این عشق مثل نقاشی، هزار قرن درون نگاه قاب افتاد

    ....

    چهل شب است کسی خواب را نمی‌فهمد، کسی که خیره به جغرافیای بیداریست

    چه رفته است بر او؟..ذهن ما نمی‌گنجد؟ سوال صفحه تاریخ بی جواب افتاد

    درون خانه زنی مثل بغض می‌بارید، نگاه ساکت او بی بهانه غمگین بود

     بخواب نوگل زیبای ناشکفته من، دوباره چشم نجیبی که دست آب افتاد

    **

    تمام غصه عالم به یک طرف اما...و آه و ناله زینب به یک طرف اما...

    فدای غصه تنهایی‌ات شوم بانو، چه‌ها گذشت برای دل رباب افتاد...

    - See more at: http://farsnews.com/newstext.php?nn=13930910001208#sthash.rs7rhPDP.dpuf
    شعری برای اربعین
    چهل شب است کسی خواب را نمی‌فهمد، کسی که خیره به جغرافیای بیداریست

    شبنم فرضی‌زاده از شاعران کشورمان در حال و هوای نزدیک شدن به اربعین حسینی شعری سروده است.

    خبرگزاری فارس: چهل شب است کسی خواب را نمی‌فهمد، کسی که خیره به جغرافیای بیداریست

    به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات فارس، شبنم فرضی زاده از شاعران کشورمان در حال و هوای نزدیک شدن به اربعین حسینی شعری سروده است. این شعر که برای انتشار در اختیار خبرگزاری فارس قرار گرفته، به شرح زیر است:

    شکست قامت خورشید، آسمان خم شد، رمق نماند برایش ...و ماهتاب افتاد

    سیاهِ چادرشب را کشید بر رویش، هزار قرن پس از آن درون خواب افتاد

    هزار قرن بر این واقعه نوشتند و، هزار قرن بر آن لحظه شعر جوشیدند

    چقدر فال زدند و برایشان چرخید، چقدر قرعه به نام من خراب افتاد

    دوباره نوبت تصویر کردن طوفان، دوباره بیت چهل روز ناله نوشیدن

    دوباره شعر به آهی غریب پیچید و دوباره موج قلم روی پیچ و تاب افتاد

    چهل ستاره به اطراف خانه چرخیدند، به گرد روشن سجاده‌ای که عاشق بود

    تمام وسعت این عشق مثل نقاشی، هزار قرن درون نگاه قاب افتاد

    ....

    چهل شب است کسی خواب را نمی‌فهمد، کسی که خیره به جغرافیای بیداریست

    چه رفته است بر او؟..ذهن ما نمی‌گنجد؟ سوال صفحه تاریخ بی جواب افتاد

    درون خانه زنی مثل بغض می‌بارید، نگاه ساکت او بی بهانه غمگین بود

     بخواب نوگل زیبای ناشکفته من، دوباره چشم نجیبی که دست آب افتاد

    **

    تمام غصه عالم به یک طرف اما...و آه و ناله زینب به یک طرف اما...

    فدای غصه تنهایی‌ات شوم بانو، چه‌ها گذشت برای دل رباب افتاد...

    - See more at: http://farsnews.com/newstext.php?nn=13930910001208#sthash.rs7rhPDP.dpuf
    شعری برای اربعین
    چهل شب است کسی خواب را نمی‌فهمد، کسی که خیره به جغرافیای بیداریست

    شبنم فرضی‌زاده از شاعران کشورمان در حال و هوای نزدیک شدن به اربعین حسینی شعری سروده است.

    خبرگزاری فارس: چهل شب است کسی خواب را نمی‌فهمد، کسی که خیره به جغرافیای بیداریست

    به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات فارس، شبنم فرضی زاده از شاعران کشورمان در حال و هوای نزدیک شدن به اربعین حسینی شعری سروده است. این شعر که برای انتشار در اختیار خبرگزاری فارس قرار گرفته، به شرح زیر است:

    شکست قامت خورشید، آسمان خم شد، رمق نماند برایش ...و ماهتاب افتاد

    سیاهِ چادرشب را کشید بر رویش، هزار قرن پس از آن درون خواب افتاد

    هزار قرن بر این واقعه نوشتند و، هزار قرن بر آن لحظه شعر جوشیدند

    چقدر فال زدند و برایشان چرخید، چقدر قرعه به نام من خراب افتاد

    دوباره نوبت تصویر کردن طوفان، دوباره بیت چهل روز ناله نوشیدن

    دوباره شعر به آهی غریب پیچید و دوباره موج قلم روی پیچ و تاب افتاد

    چهل ستاره به اطراف خانه چرخیدند، به گرد روشن سجاده‌ای که عاشق بود

    تمام وسعت این عشق مثل نقاشی، هزار قرن درون نگاه قاب افتاد

    ....

    چهل شب است کسی خواب را نمی‌فهمد، کسی که خیره به جغرافیای بیداریست

    چه رفته است بر او؟..ذهن ما نمی‌گنجد؟ سوال صفحه تاریخ بی جواب افتاد

    درون خانه زنی مثل بغض می‌بارید، نگاه ساکت او بی بهانه غمگین بود

     بخواب نوگل زیبای ناشکفته من، دوباره چشم نجیبی که دست آب افتاد

    **

    تمام غصه عالم به یک طرف اما...و آه و ناله زینب به یک طرف اما...

    فدای غصه تنهایی‌ات شوم بانو، چه‌ها گذشت برای دل رباب افتاد...

    - See more at: http://farsnews.com/newstext.php?nn=13930910001208#sthash.rs7rhPDP.dpuf
    ۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۳ ، ۰۹:۰۴
  • ۶۲۷ نمایش
  • * فرزندان عاشورا * Sons Of Ashura *

    سلیمانی درحالیکه معمولا پنهانکار است، سپتامبر گذشته اجازه داد در عرصه جنگ آمرلی از او عکسبرداری شود، تا حامل این پیام روشن برای غرب باشد که تهران در آنجا حضور فعال دارد.

    ایران هسته ای- هفته نامه امریکایی نیوزویک در گزارشی به نقش سردار قاسم سلیمانی در نبردهای پیروزمندانه علیه داعش در منطقه پرداخت.

    در این مقاله که به قلم جینین دی گیووانی در هفته گذشته نوشته شده، از سردار قاسم سلیمانی با عنوان حریف شکست ناپذیر یاد شده است.

    متن کامل این مقاله چنین است.

    متن صلی را اینجا ببینید.

    ***

    پس از سقوط موصل در ماه ژوئیه، آیت الله العظمی علی سیستانی با صدور یک فتوای از شهروندان عراقی خواست به دفاع از کشور، ملت خود و امکان متبرکه برخیزند. این حکم به معنای دفاع آنها از مذهب شان در جهاد بر ضد داعش است.

    ۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۳ ، ۰۸:۵۲
  • ۴۶۰ نمایش
  • * فرزندان عاشورا * Sons Of Ashura *


    1- خدا بر درجات امام راحلمان- رضوان‌الله تعالی علیه- بیفزاید، ایشان علاقه و ارادت ویژه‌ای به شهید مدرس داشت و بارها به فرازهای سرنوشت‌سازی از مواضع آن شهید بزرگوار- که این روزها سالگرد شهادت اوست- اشاره و استناد می‌کرد و از جمله می‌فرمود؛ جمعی از روستاییان به دادخواهی نزد شهید مدرس رفته و گلایه کرده بودند که خان منطقه در مقابل خودداری ما از پذیرش زورگویی‌ها و غارتگری‌های وی، تعدادی از گماشتگان و چماقداران خود را به روستا فرستاده و آنان با چوب و چماق بر سرمان ریخته و مضروب و مجروحمان کرده‌اند و از شهید مدرس که در آن هنگام یکی از نمایندگان پرنفوذ مجلس شورای ملی و مجتهدی صاحب‌نام بود تقاضا کرده بودند برای تنظیم و پی‌گیری شکایت علیه خان و دار و دسته چماقدارش به آنان کمک کند. مرحوم مدرس در پاسخ گفته بود؛ وقتی ظلم و زورگویی خان را دیدید، چرا دست روی دست گذاشتید و صبر کردید تا آنها بر سرتان بریزند که حالا در پی شکایت از آنان باشید؟! باید شما بر‌سر گماشتگان خان می‌ریختید و آن مزدوران را می‌زدید و مجروح می‌کردید تا آنها به‌دنبال شکایت از شما باشند (نقل به مضمون).

    ۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۳ ، ۰۸:۴۴
  • ۴۴۲ نمایش
  • * فرزندان عاشورا * Sons Of Ashura *

    ه نام خدای مهدی (عج)


    5 بار اشاره رهبر معظم به داستان حضرت موسی / شباحت حضرت موسی و حضرت حجت ...


    افسران - اشاره پیاپی رهبر معظم انقلاب درباره داستان حضرت موسی و اعتماد به وعده الهی ...


    رهبر معظم انقلاب بارها حکایت معجزه گون حضرت موسی را با توکل به وعده و نصرت الهی بیان کرده اند.

    سال 77 ؛ پیاپی سال 90 و سال 91 و سال92 و سال 93

    در همه آنها اشاره دارند که خداوند به مادر حضرت موسی فرمود: ما او را به تو برمیگردانیم ... تحقق وعده کوچک باعث صبر مادر حضرت موسی و اعتماد به وعده نهایی شد ...

    (این در حالی است که از نظر مفسران قرآن شباهت های زیادی بین حضرت موسی و امام زمان (عج) وجود دارد)

    ۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۳ ، ۲۱:۵۰
  • ۷۳۹ نمایش
  • * فرزندان عاشورا * Sons Of Ashura *
    خبرگزاری فارس: با هر ضربه‌ کابل بعثی‌ها به خودم لرزیدم

    چند روزی هست که خرید اینترنتی کتاب «من زنده ام» را انجام داده ام ...

    اما همچنان منتظر رسیدن کتاب هستم ... انگار هر روز به اندازه ی چند هفته بلندا پیدا کرده ...

    این خاصیت انتظاره برای چیزی که دوستش داری...

    خیلی علاقه پیدا کردم به مطالعه این کتاب ، قطعا خیلی تاثیر گذاره ، هنوز نخوانده ام ام چشمانم سرشار از اشک شرم شده...

    وقتی بخشهایی از این نوشته های آسمانی که به قلم این بانوی زینبی به تحریر درآمده است را داخل فضای مجازی مطالعه کردم بسیار متاثر شدم و همچنان مشتاق و تشنه مطالعه این  کتاب ...

    امیدوارم به زودی این کتاب به دستم برسد، با اینکه میدانم شاید ده روزی طول بکشد تا کتاب به دستم برسد، اما آنچنان اسیر این کتاب شدم که طاقتم کم شده...

    دعا کنید اشکهایم اجازه مطالعه این کتاب را به من بدهند ، الان که دارم این مطلب را مینویسم چشمانم پر از اشک شده است ، مطالعه خاطرات اسارت بانوان مسلمان شیعه ، یادآور اسارت اسیران خرابه شام است برای ما ...

    ۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۳ ، ۱۰:۰۷
  • ۵۹۳ نمایش
  • * فرزندان عاشورا * Sons Of Ashura *

     


    با هر ضربه‌ کابل بعثی‌ها به خودم لرزیدم

    قلم خانم آباد خیلی قوی است به طوری که با هر ضربه‌ای که بعثی‌ها با کابل می‌زدند، من هم می‌لرزیدم. با هر ناله‌ای که اسرا از شدت درد می‌کردند، اشک‌هایم سرازیر می‌شد، انگار که صدای‌شان را می‌شنیدم.
     

    خبرگزاری فارس: با هر ضربه‌ کابل بعثی‌ها به خودم لرزیدم



    خبرگزاری فارس-حسام آبنوس: کتاب «من زنده‌ام» اثر معصومه آباد که شرحی از  خاطرات دوران چهار ساله‌ اسارت معصومه آباد در زندان‌های رژیم بعث صدام است. روایت کتاب از دوران کودکی نویسنده آغاز و با بیان بخش‌های مهمی از نوجوانی وی ادامه پیدا می‌کند. کتاب، با بیان نقش و تأثیر انقلاب اسلامی بر زندگی و شخصیت آباد به دوره‌ دفاع مقدس، اسارت و آزادی وی و سه بانوی آزاده‌ی دیگر، به پایان می‌رسد.

    این کتاب پس از انتشار با استقبال نسبتا خوبی روبرو شده بود تا زمانی که از تقریظ رهبر انقلاب بر این کتاب رونمایی شد که میزان توجه به این کتاب دو چندان گردید و برای هفته‌های متوالی آن را در میان پرفروش‌های کتاب قرار داده است. علاوه بر این باید برگزاری مسابقه کتابخوانی «کتاب و زندگی» با محوریت این کتاب را نیز اضافه کرد که از ابتدای ماه محرم تا کنون آغاز و طی هفته گذشته با استقبال بسیار خوب مخاطبان مواجه شده به طوری‌که در این مدت 5 چاپ جدید از این کتاب روانه بازار شده است.

    گروه کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس به همین مناسبت بازتابی از نظرات مردمی نسبت به کتاب «من زنده‌ام» را ادامه می‌آورد. این بازتاب‌ها از شبکه اجتماعی گودریز و گوگل پلاس استخراج شده است.

    وحید یامین‌پور کارشناس مسائل فرهنگی در ارتباط با این کتاب گفته است: «معصومه آباد با قلمی منحصر به فرد آنرا نگاشته تا در تمام مدت خواندن کتاب، قلب‌تان بتپد و چشمتان گرم باشد. اگر شبی دو ساعت وقت بگذارید و 150 صفحه بخوانید ظرف سه شب کتاب را تمام کرده‌اید. من به چاپ چهل و دومش رسیدم. به همسر، مادر و خواهران‌تان هدیه بدهید.»

    الهه مولایی دیگر کاربر فضای مجازی در باره این کتاب نوشته است: «با خواندنش خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم. بعضی جاها پا به پای داستان گریه کردم... آری اسارت قسمتی از جنگ است، ولی خیلی دردناکه حتی شاید دردناک‌تر از خود واژه جنگ و من هیچ وقت این را نمیدانستم... اوایل داستان اسارت احساس خیلی بدی داشتم و واقعا به جای شخصیت‌ها احساس می‌کردم که از نعمت بزرگی به اسم آزادی محروم شدم ولی با پیش رفتن داستان واقعا به جمله‌ای که اول کتاب توسط یکی از اسرا گفته شده بود رسیدم: «اسارت در راه عقیده، عین آزادی است»... و تا ما بخواهیم این انسان‌ها را بفهمیم...»

    امید حسینی نویسنده وبلاگ آهستان و از اعضای شبکه‌های مجازی اجتماعی در صفحه شخصی‌ خود نوشت: «من هنوز کتاب «من زنده‌ام» خاطرات خانم معصومه آباد را نخوانده‌ام، اما دخترم دو سه روز غرق کتاب شد و تمامش کرد ... من هر از گاهی نگاهی به عکسای آخر کتاب می‌اندازم و به خودم می‌گویم فلانی چقدر به اینها بدهکاری؟ حد و اندازه‌ای داره؟ این اشک‌ها و دردها و خون‌ها و چشم انتظاری‌ها، قابل شمارش هستند که تو بتوانی جبران کنی و یا از صاحبان این دردها تشکر کنی؟!»

    کاربر یکی از شبکه‌های اجتماعی در مورد این کتاب اینطور نوشته است: ««من زنده‌ام» را با سرعت خواندم و تمام شد؛ مثل همه کتاب‌هایی که از جنگ ایران و عراق می‌خوانم و حتما خواندنش را توصیه می‌کنم به همه کسانی که دوست دارند از پس پرده این جنگِ همچنان ناشناخته و رنج‌هایی که بسیاری تحمل آن را بر خود هموار کردند، بیشتر بدانند؛ جنگی که در شرح زشتی و بدی و زیبایی و خوبی‌هایش انگار سهم «تعادل» کم بوده و این یعنی دستکاری واقعیت و تاریخ! این کتاب، خاطرات خانم معصومه آباد است، از دوران 40 ماهه اسارتش در عراق در ابتدای جنگ (به همراه سه بانوی دیگر) با معرفی کوتاه و زودگذری از زندگی خود نویسنده تا پیش از جنگ. کتاب می‌توانست مفصل‌تر باشد؛ اگر مثلا از روزگار زندگی بعد از آزادی می‌نوشت یا قدری بیشتر درباره اسرایی که از آنها نام برده شده. درد و رنجی که این چهار بانو در دوران اسارت کشیده‌اند، انصافا طاقت‌سوز بوده؛ از مدت‌ها دور نگهداشتن‌شان از چشم صلیب سرخ و بی‌خبری مطلق خانواده‌هایشان، تا تضییقات شدید از لحاظ خوراک، بهداشت و محل اقامت و البته بدتر از همه، آزار و شکنجه سایر رزمندگان اسیر در مجاورت محل زندانی شدن این خانم‌ها. در حاشیه تم اصلی کتاب، دریافت نامه‌هایی از یک ناشناس که نویسنده را، «عاشقانه» به صبر دعوت می‌کند، حفظ جریان زندگی زیر بار همه فشارها توسط اسرا و البته نحوه آزاد شدن این چهار تن، قابل توجه است! با خواندن این کتاب، دوباره همان حسی سراغم آمد که بعد از خواندن «دا» دچارش شده بودم؛ این که این جنگ با چنین سرمایه عظیمی برای دانستن از زیر پوست فرهنگ و تاریخ مردم ایران زمین، چرا هنرمندان (به ویژه سینماگران) و مردم را به خود جلب نمی‌کند؟ این واقعا غم‌انگیز است و خیلی بیشتر، یعنی خیلی خیلی بیشتر، غم‌انگیز می‌شود وقتی که قرار است از اسرا و آزادگان فیلمی ساخته شود...»

    «زهرا ج» کاربر فضای مجازی به قیمت بالای این اثر در چاپ های اولیه اشاره کرده و نوشته است: «هفته گذشته جهت خرید این کتاب به فروشگاه کتاب رفتم، اما با دیدن کتاب و با توجه به قیمت (19600 تومان) و حجم و وزن آن (با توجه به اینکه کتاب های در اولویت بالاتری داشتم) به ناچار خرید آن را موکول کردم به آینده! از قضا امروز جهت انجام کاری، مجدد گذارم به  همان فروشگاه افتاد و بر حسب اتفاق متوجه شدم این کتاب را در 2 کیفیت چاپ کرده‌اند، یک کیفیت رقعی جلد سخت (19600 تومان) و دیگری در اندازه کمی کوچکتر با کاغذهای کاهی و جلد معمولی (8500 تومان). یعنی کمتر از نصف قیمت! و البته لازم به ذکر است که به نظر بنده لذت خواندن کتاب با برگه های کاهی چند ویژگی دارد که اگر هم قیمت هم بودند من باز هم دومی را انتخاب می کردم:

    1- بسیار سبک تر است و به راحتی در کیف جا می شود

    2- هنگام خواندن بسیار خوش دست تر از کتاب‌های جلد سخت است (حداقل در مقایسه این دو چاپ با یکدیگر) ...»

    سادات یکی دیگر از کاربران شبکه‌های اجتماعی مرتبط با کتاب اینطور نوشته است: «نقش دختران، مادران و همسران در جنگ خیلی دیده نشده و غم انگیزتر آنکه اسرا نیز از این کم لطفی بی نصیب نبودن. اما قاصرم از اینکه راجع به اسرای زن چیزی بنویسم. فقط اینکه با خواندن این کتاب بارها از عمق وجودم گریستم و البته به تمام زنان و دختران غیور کشورم همچون معصومه می‌بالم. امیدوارم با شناخت این بزرگان تا حدی به ساحت ایشان ادای دین کنیم.»

    مهدی نیز یکی دیگر از این کاربران است که نظرش در مورد کتاب را اینطور بازتاب داده است: «روایتی زنانه از مظلومیت انقلاب اسلامی در دوران جنگ تحمیلی ... با وارد شدن فاز کتاب به دوران اسارت، مطالب بیان شده به قدری دردناک و تکان دهنده هستند که روح و روان انسان را هم درگیر خود می‌کند. ذکر جزئیات درباره نام اسرا و همچنین لحظات سختی که در زندان‌های امنیتی عراق بر نویسنده گذشته یکی از وجوه بسیار مثبت کتاب است که سبب می‌شود تا خواننده به طور جدی خود را در فضای توصیف شده متصور کند.»

    سارا یکی از بانوان فعال در فضای مجازی نوشته است: «ظلم‌بارترین واژه اسارت است و این جمله را در تک تک کلمات کتاب حس کردم. همیشه خواندن کتاب‌های جنگ به خصوص دفاع مقدس سخت است و خواندن کتاب های دوران اسارت به معنای واقعی کلمه دردناک و من همیشه سعی کرده‌ام از آن فرار کنم ولی باید خواند. باید خواند تا فهمید «این داستان، داستان دنباله دار هبوط انسانیت در کسانی بود که خود را به خواب زده بودند تا وجدانشان آن‌ها را آزار ندهد و به خیال خود قهرمان جنگ باشند.» قلم خانم آباد خیلی قوی است به طوری که با هر ضربه‌ای که بعثی‌ها با کابل می‌زدند، من هم می‌لرزیدم. با هر ناله‌ای که اسرا از شدت درد می‌کردند، اشک‌هایم سرازیر می‌شد و با «نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ»های شهید تندگویان دلم آرام می‌گرفت. انگار که صدایشان را می‌شنیدم.

    و این‌ها بخشی از نظرات منعکس شده در فضای مجازی بود که برای نشان دادن قوت این کتاب به کار برده شد.
     

    منبع : http://farsnews.com/newstext.php?nn=13930811000553

    با هر ضربه‌ کابل بعثی‌ها به خودم لرزیدم

    قلم خانم آباد خیلی قوی است به طوری که با هر ضربه‌ای که بعثی‌ها با کابل می‌زدند، من هم می‌لرزیدم. با هر ناله‌ای که اسرا از شدت درد می‌کردند، اشک‌هایم سرازیر می‌شد، انگار که صدای‌شان را می‌شنیدم.

    خبرگزاری فارس: با هر ضربه‌ کابل بعثی‌ها به خودم لرزیدم

    خبرگزاری فارس-حسام آبنوس: کتاب «من زنده‌ام» اثر معصومه آباد که شرحی از  خاطرات دوران چهار ساله‌ اسارت معصومه آباد در زندان‌های رژیم بعث صدام است. روایت کتاب از دوران کودکی نویسنده آغاز و با بیان بخش‌های مهمی از نوجوانی وی ادامه پیدا می‌کند. کتاب، با بیان نقش و تأثیر انقلاب اسلامی بر زندگی و شخصیت آباد به دوره‌ دفاع مقدس، اسارت و آزادی وی و سه بانوی آزاده‌ی دیگر، به پایان می‌رسد.

    این کتاب پس از انتشار با استقبال نسبتا خوبی روبرو شده بود تا زمانی که از تقریظ رهبر انقلاب بر این کتاب رونمایی شد که میزان توجه به این کتاب دو چندان گردید و برای هفته‌های متوالی آن را در میان پرفروش‌های کتاب قرار داده است. علاوه بر این باید برگزاری مسابقه کتابخوانی «کتاب و زندگی» با محوریت این کتاب را نیز اضافه کرد که از ابتدای ماه محرم تا کنون آغاز و طی هفته گذشته با استقبال بسیار خوب مخاطبان مواجه شده به طوری‌که در این مدت 5 چاپ جدید از این کتاب روانه بازار شده است.

    گروه کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس به همین مناسبت بازتابی از نظرات مردمی نسبت به کتاب «من زنده‌ام» را ادامه می‌آورد. این بازتاب‌ها از شبکه اجتماعی گودریز و گوگل پلاس استخراج شده است.

    وحید یامین‌پور کارشناس مسائل فرهنگی در ارتباط با این کتاب گفته است: «معصومه آباد با قلمی منحصر به فرد آنرا نگاشته تا در تمام مدت خواندن کتاب، قلب‌تان بتپد و چشمتان گرم باشد. اگر شبی دو ساعت وقت بگذارید و 150 صفحه بخوانید ظرف سه شب کتاب را تمام کرده‌اید. من به چاپ چهل و دومش رسیدم. به همسر، مادر و خواهران‌تان هدیه بدهید.»

    الهه مولایی دیگر کاربر فضای مجازی در باره این کتاب نوشته است: «با خواندنش خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم. بعضی جاها پا به پای داستان گریه کردم... آری اسارت قسمتی از جنگ است، ولی خیلی دردناکه حتی شاید دردناک‌تر از خود واژه جنگ و من هیچ وقت این را نمیدانستم... اوایل داستان اسارت احساس خیلی بدی داشتم و واقعا به جای شخصیت‌ها احساس می‌کردم که از نعمت بزرگی به اسم آزادی محروم شدم ولی با پیش رفتن داستان واقعا به جمله‌ای که اول کتاب توسط یکی از اسرا گفته شده بود رسیدم: «اسارت در راه عقیده، عین آزادی است»... و تا ما بخواهیم این انسان‌ها را بفهمیم...»

    امید حسینی نویسنده وبلاگ آهستان و از اعضای شبکه‌های مجازی اجتماعی در صفحه شخصی‌ خود نوشت: «من هنوز کتاب «من زنده‌ام» خاطرات خانم معصومه آباد را نخوانده‌ام، اما دخترم دو سه روز غرق کتاب شد و تمامش کرد ... من هر از گاهی نگاهی به عکسای آخر کتاب می‌اندازم و به خودم می‌گویم فلانی چقدر به اینها بدهکاری؟ حد و اندازه‌ای داره؟ این اشک‌ها و دردها و خون‌ها و چشم انتظاری‌ها، قابل شمارش هستند که تو بتوانی جبران کنی و یا از صاحبان این دردها تشکر کنی؟!»

    کاربر یکی از شبکه‌های اجتماعی در مورد این کتاب اینطور نوشته است: ««من زنده‌ام» را با سرعت خواندم و تمام شد؛ مثل همه کتاب‌هایی که از جنگ ایران و عراق می‌خوانم و حتما خواندنش را توصیه می‌کنم به همه کسانی که دوست دارند از پس پرده این جنگِ همچنان ناشناخته و رنج‌هایی که بسیاری تحمل آن را بر خود هموار کردند، بیشتر بدانند؛ جنگی که در شرح زشتی و بدی و زیبایی و خوبی‌هایش انگار سهم «تعادل» کم بوده و این یعنی دستکاری واقعیت و تاریخ! این کتاب، خاطرات خانم معصومه آباد است، از دوران 40 ماهه اسارتش در عراق در ابتدای جنگ (به همراه سه بانوی دیگر) با معرفی کوتاه و زودگذری از زندگی خود نویسنده تا پیش از جنگ. کتاب می‌توانست مفصل‌تر باشد؛ اگر مثلا از روزگار زندگی بعد از آزادی می‌نوشت یا قدری بیشتر درباره اسرایی که از آنها نام برده شده. درد و رنجی که این چهار بانو در دوران اسارت کشیده‌اند، انصافا طاقت‌سوز بوده؛ از مدت‌ها دور نگهداشتن‌شان از چشم صلیب سرخ و بی‌خبری مطلق خانواده‌هایشان، تا تضییقات شدید از لحاظ خوراک، بهداشت و محل اقامت و البته بدتر از همه، آزار و شکنجه سایر رزمندگان اسیر در مجاورت محل زندانی شدن این خانم‌ها. در حاشیه تم اصلی کتاب، دریافت نامه‌هایی از یک ناشناس که نویسنده را، «عاشقانه» به صبر دعوت می‌کند، حفظ جریان زندگی زیر بار همه فشارها توسط اسرا و البته نحوه آزاد شدن این چهار تن، قابل توجه است! با خواندن این کتاب، دوباره همان حسی سراغم آمد که بعد از خواندن «دا» دچارش شده بودم؛ این که این جنگ با چنین سرمایه عظیمی برای دانستن از زیر پوست فرهنگ و تاریخ مردم ایران زمین، چرا هنرمندان (به ویژه سینماگران) و مردم را به خود جلب نمی‌کند؟ این واقعا غم‌انگیز است و خیلی بیشتر، یعنی خیلی خیلی بیشتر، غم‌انگیز می‌شود وقتی که قرار است از اسرا و آزادگان فیلمی ساخته شود...»

    «زهرا ج» کاربر فضای مجازی به قیمت بالای این اثر در چاپ های اولیه اشاره کرده و نوشته است: «هفته گذشته جهت خرید این کتاب به فروشگاه کتاب رفتم، اما با دیدن کتاب و با توجه به قیمت (19600 تومان) و حجم و وزن آن (با توجه به اینکه کتاب های در اولویت بالاتری داشتم) به ناچار خرید آن را موکول کردم به آینده! از قضا امروز جهت انجام کاری، مجدد گذارم به  همان فروشگاه افتاد و بر حسب اتفاق متوجه شدم این کتاب را در 2 کیفیت چاپ کرده‌اند، یک کیفیت رقعی جلد سخت (19600 تومان) و دیگری در اندازه کمی کوچکتر با کاغذهای کاهی و جلد معمولی (8500 تومان). یعنی کمتر از نصف قیمت! و البته لازم به ذکر است که به نظر بنده لذت خواندن کتاب با برگه های کاهی چند ویژگی دارد که اگر هم قیمت هم بودند من باز هم دومی را انتخاب می کردم:

    1- بسیار سبک تر است و به راحتی در کیف جا می شود

    2- هنگام خواندن بسیار خوش دست تر از کتاب‌های جلد سخت است (حداقل در مقایسه این دو چاپ با یکدیگر) ...»

    سادات یکی دیگر از کاربران شبکه‌های اجتماعی مرتبط با کتاب اینطور نوشته است: «نقش دختران، مادران و همسران در جنگ خیلی دیده نشده و غم انگیزتر آنکه اسرا نیز از این کم لطفی بی نصیب نبودن. اما قاصرم از اینکه راجع به اسرای زن چیزی بنویسم. فقط اینکه با خواندن این کتاب بارها از عمق وجودم گریستم و البته به تمام زنان و دختران غیور کشورم همچون معصومه می‌بالم. امیدوارم با شناخت این بزرگان تا حدی به ساحت ایشان ادای دین کنیم.»

    مهدی نیز یکی دیگر از این کاربران است که نظرش در مورد کتاب را اینطور بازتاب داده است: «روایتی زنانه از مظلومیت انقلاب اسلامی در دوران جنگ تحمیلی ... با وارد شدن فاز کتاب به دوران اسارت، مطالب بیان شده به قدری دردناک و تکان دهنده هستند که روح و روان انسان را هم درگیر خود می‌کند. ذکر جزئیات درباره نام اسرا و همچنین لحظات سختی که در زندان‌های امنیتی عراق بر نویسنده گذشته یکی از وجوه بسیار مثبت کتاب است که سبب می‌شود تا خواننده به طور جدی خود را در فضای توصیف شده متصور کند.»

    سارا یکی از بانوان فعال در فضای مجازی نوشته است: «ظلم‌بارترین واژه اسارت است و این جمله را در تک تک کلمات کتاب حس کردم. همیشه خواندن کتاب‌های جنگ به خصوص دفاع مقدس سخت است و خواندن کتاب های دوران اسارت به معنای واقعی کلمه دردناک و من همیشه سعی کرده‌ام از آن فرار کنم ولی باید خواند. باید خواند تا فهمید «این داستان، داستان دنباله دار هبوط انسانیت در کسانی بود که خود را به خواب زده بودند تا وجدانشان آن‌ها را آزار ندهد و به خیال خود قهرمان جنگ باشند.» قلم خانم آباد خیلی قوی است به طوری که با هر ضربه‌ای که بعثی‌ها با کابل می‌زدند، من هم می‌لرزیدم. با هر ناله‌ای که اسرا از شدت درد می‌کردند، اشک‌هایم سرازیر می‌شد و با «نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ»های شهید تندگویان دلم آرام می‌گرفت. انگار که صدایشان را می‌شنیدم.

    و این‌ها بخشی از نظرات منعکس شده در فضای مجازی بود که برای نشان دادن قوت این کتاب به کار برده شد.



    برگرفته از: http://farsnews.com/newstext.php?nn=13930811000553
    ۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۳ ، ۰۹:۲۸
  • ۶۷۳ نمایش
  • * فرزندان عاشورا * Sons Of Ashura *